به مناسب میلاد مسعود حضرت ولی عصر (عج) مهدویت در تاریخ نگاری عصر صفوی تاریخ نگاری دوره صفوی سهم مهمی در رشد باور پذیری نزدیک بودن زمان ظهور در بین مردم ایران داشته است مورخان این دوره با ذکر پیشگویی هایی از بزرگان تشیع و تصوف و منجمان و پیشگویان، در زمینه ظهور امام زمان علیه السلام، فرهنگ انتظار را در بین توده مردم گسترش می دادند

پس از پایان عصر حضور و در ادوار مختلف ایران اسلامی، شیعیان و حتی اهل تسنن، در انتظار ظهور آخرین حجت الهی در روی زمین بوده اند. با آغاز دوره صفویه بحث مهدویت در ایران وارد مرحله جدیدی شد که با مراحل قبل از خود دارای تفاوت های آشکاری بود. در دوره صفویه همه مسائل به نوعی تحت تأثیر ترویج مذهب تشیع اثناعشری قرار گرفته بود. در این دوره با اهتمامی که سلاطین صفوی به ترویج تشیع داشتند، همه شئونات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را سعی می نمودند به نوعی با مذهب تشیع اثناعشری مطابقت داده و فرهنگ شیعی را در ایران بسط دهند. در این دوره هر نوع آداب فرهنگی و مذهبی که مختص تشیع بود، با جدیت ویژه ای از سوی دولت حاکمه تبلیغ می گردید. یکی از این موارد، اشاعه فرهنگ مهدویت در جامعه بود.  

ظهور صفویان و اقداماتی که انجام دادند، موجب ایجاد تغییراتی بنیادین در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران شده است. تحولاتی که آثار آن تا به امروز نیز تداوم داشته است. تاریخ نگاری ایرانی نیز در این دوره از این تغییر و تحولات بی بهره نماند. هرچند به لحاظ ظاهری تفاوت چندان محسوسی بین سبک تاریخ نگاری صفوی و تیموری و ایلخانی دیده نمی شود، اما به لحاظ محتوایی و همچنین مفاهیمی که این تاریخ نگاران قصد انتقال آن به خوانندگان داشتند، تمایزات جدی بین تاریخ نگاری این دوره با ادوار قبلی دیده می شود. منشأ این تفاوت را باید در مسئله تحولات مذهبی و گسترش مذهب تشیع و ارج نهادن سلاطین صفوی به شخصیت  و شعائر شیعه جستجو کرد.

یکی از مهم ترین نکات مطرح در تاریخ نگاری این دوره، توجه ویژه مورخان به بحث مهدویت و موضوعات مرتبط با آن است که در آثار تاریخ نگاران این دوره، به ویژه وابستگان به حکومت دیده می شود. مهدویت در تاریخ نگاری دوره صفوی در ابعاد گوناگونی مانند انتظار منجی، نظریه اتصال، نیابت صاحب الزمان (عج) و دعا برای ظهور حضرت مهدی (عج) دیده می شود.

جامعه انسانی ایران عصر صفوی را می توان همانند مجموعه ای نسبتاً همگن از عناصری دانست که مذهب تشیع اثناعشری بشدت در آن رسوخ یافته و با تبلیغات و حمایت بی دریغی که از سوی حکام صفوی و فقهای شیعه از این مذهب می گردید، هدف اصلی آن، ترویج مذهب تشیع در این سرزمین و در حالت خوشبینانه، در سایر نقاط جهان تعریف شده بود. در این راستا پادشاهان صفوی با همکاری علمای شیعی برنامه های متعددی در طول این دوره طراحی و اجرا نمودند که یکی از مهمترین آنها گسترش فرهنگ انتظار مهدی موعود (عج) در جامعه بوده است.

نگاهی به روند گسترش این فرهنگ در جامعه ایران عصر صفوی نشان می دهد که وجود ایدئولوژی ریشه دار در باب مهدویت در بین ایرانیان و همچنین حمایت پادشاهان و فقهای شیعه به عنوان دو بال قدرتمند در مسیر توسعه فرهنگ مهدویت، موجب گشت که عرصه برای گسترش این فرهنگ در ایران فراخ گردد.

آنچه در این بین حائز اهمیت است همنوایی جمعی، برای تحقق این موعودگرایی در ایران عصر صفوی است. به این معنا که در این دوره نه تنها دولت حاکمه و علما، بلکه تقریباً تمامی مردم در این امر سهیم بودند. گزارش های تاریخی مربوط به این دوره حکایت از وجود روحیه انتظار منجی نه به شکل نمادین و ظاهری، بلکه بصورت کاملاٌ جدی و عملی برای آمادگی و استقبال از موعد ظهور حضرت مهدی دارند. این انتظار بی ارتباط با رواج نظریه اتصال حکومت صفوی به حکومت صاحب الامر که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد نبوده است. بخصوص در دوره شاه طهماسب، فرهنگ انتظار در حد بالایی رواج داشت و مردم ظهور حضرت مهدی علیه السلام را قریب الوقوع می دانستند.

تاریخ نگاری دوره صفوی سهم مهمی در رشد باور پذیری نزدیک بودن زمان ظهور در بین مردم ایران داشته است. مورخان این دوره با ذکر پیشگویی هایی از بزرگان تشیع و تصوف و منجمان و پیشگویان، در زمینه ظهور امام زمان علیه السلام، فرهنگ انتظار را در بین توده مردم گسترش می دادند.

نویسنده کتاب عالم آرای صفوی در این باره می نویسد که زمانی که میرزا جهانشاه اخباری را از رفت و آمد عده فراوان نزد جنید شنید به منجمان گفت: «می شنوم که مردم بسیار تردد می کنند به در خانه سلطان جنید و می ترسم که مبادا از این دودمان یکی خروج کند و دولت از سلسله ما منتقل شود به دودمان حضرت شیخ صفی. ببینید که از این سلسله به سلسله من نقصان خواهد رسید تا در پی دفع این جماعت درآیم. منجمان گفتند: نزدیک شده است که به اندک روزگار تمام ولایت ایران و دیار ملک روم و مملکت هندوستان و ولایت ترکستان را مسخر خواهند گردانید و صاحب خروج خواهد شد و مذهب را تغییر خواهد داد و دولت ایشان زوالی نیابد مگر هنگام خروج صاحب الامر که در رکاب آن (حضرت) شمشیر خواهند زد و پادشاهی را به ملازمان آن حضرت سپرده و خود حلقه بندگی آن سرور را در گوش خواهند کشید» (مؤلف ناشناخته، 1363، 26 و 27)

در این پیشگویی تاریخی، سخن از این است که خاندان صفوی که از نسل شیخ صفی الدین اردبیلی هستند پایه گذار حکومتی خواهند بود که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی علیه السلام بوده و این خاندان حکومت را به ایشان تحویل خواهند داد. بدون اینکه قصد اثبات صحت و سقم این پیشگویی ها را داشته باشیم و منشاء آن را مشروعیت بخشی بیشتر  به حکومت صفوی یا هر عامل دیگری بدانیم، باید گفت که وجود این پیشگویی ها در تاریخ نگاری دوره صفوی موجب ترویج فرهنگ انتظار و باور به نزدیک بودن زمان ظهور در دوره صفوی بوده است.

تاریخ نگاران این دوره، همچنین از پیشگویی هایی که در اشعار برخی صوفیان و عرفای بزرگ وجود داشت نیز استفاده کرده و آنها را منطبق بر صفویان می کردند. به اعتقاد آقای جعفریان، اشعار شاه نعمت الله ولی که اساس برخی از آنها از نظر انتساب به او نامشخص است، حاوی مضامین صوفیانه و مهدیانه، با اشارت پیشگویانه بود (جعفریان، 1391، 133) ذکر این اشعار از چهره های نامی تشیع و تصوف در لابلای مطالب مورخان این دوره، از جمله ویژگی های تاریخ نگاری دوره صفوی محسوب می گردد. آوردن شواهدی از اعتقاد بزرگان دین در مورد پیوستگی قریب الوقوع حکومت صفوی و حکومت امام عصر (عج) در تاریخ نگاری دوره صفوی، موجب تقویت باورهای مهدوی مردم و گسترش فرهنگ انتظار در بین آنها می شد.

ظاهراً در ابتدای دوره صفوی شرایط جامعه هم اینگونه ایجاب می کرد که فرهنگ انتظار منجی ترویج داده شود و چه ترویجی بهتر از اینکه گفته شود زمان ظهور نزدیک است و تلاش های خاندان صفوی و در رأس آنان شاه اسماعیل و همچنین شیعیانی که او را در تثبیت مذهب تشیع اثناعشری یاری دادند به زودی به ثمر نشسته و حکومت صفویان به حکومت حضرت قائم علیه السلام متصل خواهد گشت. در این دوره اقدامات پادشاهان صفوی نیز موجب ترویج فرهنگ انتظار و قریب الوقوع بودن ظهور می شد. گفته شده که شاه طهماسب خواهری داشت که او را در اندرون نگه می داشت و نمی خواست به ازدواج کسی در آورد، چون قصد داشت او را به زنی به مهدی علیه السلام بدهد. همچنین شاه طهماسب اسب سفیدی داشته که همیشه برای مهدی علیه السلام آماده بوده و هیچ کس سوار این اسب نمی شد (تطیلی و همکاران، 1393، 217)

 شرایط جامعه ایرانی در آستانه ظهورصفویان، به هم ریختگی اوضاع اجتماعی، ناامنی و ظلم و بلاهای مختلف و نیز اقدامات شاه اسماعیل، در ترویج اندیشه انتظار مؤثر بوده است. شخصیت خاص شاه اسماعیل هم موجب شده بود که پذیرش این موضوع که او از طرف امام زمان علیه السلام برای این امر انتخاب شده و یا حداقل مورد تأیید ایشان می باشند را آسان تر می ساخت. همین امر نیز موجب رواج روحیه انتظار مهدی موعود علیه السلام در بین مردم می شد. این حالت بخصوص در تاریخ نگاری دوره اول صفوی یعنی دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب به وضوح دیده می شود. مورخان این دوره و همچنین مورخانی که در طول دوران حکومت صفویان اخبار مربوط به دوران حکومت این دو پادشاه را نقل می کنند، شواهد زیادی از وجود این باور در بین مردم که یکی از این دو پادشاه حکومت را به ولی عصر (عج) خواهد سپرد، در جای جای مطالب آثارشان ذکر می کنند. کتاب هایی مانند، تکمله الاخبار، عالم آرای عباسی، عالم آرای صفوی و خلاصه التواریخ از جمله منابع تاریخی این دوره است که به دفعات به موضوع رواج گسترده انتظار ظهور قائم آل محمد(ص) در بین مردم و طبقه حاکم اشاره می کنند.



نوشته: دکتر حمیدرضا مطهری و سعید نجفی نژاد


پربازدید‌ترین مطالب

مطالب مرتبط
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 1000

آدرس: قم - میدان شهدا - خیابان معلم   پژوهشکده تاریخ و سبره اهل بیت (علیه السلام)
تلفن: 31156735- 025
31156926 - 025
ایمیل: history@isca.ac.ir

ایتا
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

پ‍ژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت عليه‌السلام-پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
مجری سایت : شرکت سیگما