عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی گفت: نبود کار فرهنگی در دوران پس از پیامبر برای معرفی اسلام، اندیشهی نادرست و آگاهیهای خام برخی مسلمانان موجب بهوجود آمدن گروههایی همچون خوارج شد.
به گزارش ایسنا منطقه قم، حضرت علی(ع) فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد، در روز سیزدهم رجب سال 30عام الفیل در شهر مکه و در درون کعبه متولد شد، پدر آن حضرت، چندین فرزند داشته و از نظر معیشت در تنگنا بوده است، از این رو خویشان نزدیک به یاری ابوطالب شتافته و هرکدام سرپرستی یکی از فرزندان او را برعهده گرفتند، در این میان رسول خدا(ص)، علی(ع) را برگزید تا همچون عضوی از خانواده خویش در کنار خودش زندگی کند.
حضرت علی(ع)، پس از خواستگاری از دختر رسول خدا، به دامادی پیامبر(ص) و همسری حضرت فاطمه زهرا(س) در آمد، امام حسن و امام حسین(ع)، حضرت زینب(س) و ام کلثوم از فرزندان این دو بزرگوار هستند، نسل امامان معصوم تا دوازدهمین امام شیعیان، از فاطمه زهرا(س) و حضرت علی(ع) است.
حضرت علی(ع) در جنگ های زیادی همراه پیامبر(ص) بوده و در این راه، دلاوری و شجاعت های بسیاری از خود نشان داده است، فتح فلعه خیبر توسط علی(ع) نمونه ای از دلاوری های آن حضرت است.
پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) را پس از خود، به عنوان امام و جانشین به مردم معرفی کردند، این کار در زمان حیات پیامبر و توسط خود حضرت محمد(ص)، چندین بار تکرار شد، واقعه غدیر خم نیز یکی از مهم ترین اتفاقی است که در آن، حضرت علی(ع) توسط پیامبر(ص) به عنوان جانشین پس از پیامبر(ص)انتخاب شد که البته پس از رحلت پیامبر(ص)به دلیل برخی نزاع ها میان عده ای از مردم، خلافت آن طور که شایسته حضرت بود به ایشان نرسید.
حضرت علی(ع)، همسر خود فاطمه زهرا(س) را در سن 18 سالگی و در حالی که فرزندان ایشان، از جمله امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) کودک بودند، از دست دادند.
امام علی(ع) شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، در حال نماز و در مسجد کوفه، توسط ضربت شمشیر زهرآلود ابن ملجم، بیمار شده و روز 21 رمضان، به شهادت رسیدند، در احادیث نقل شده از علی (ع) می خوانیم که ایشان در هنگام اصابت شمشیر بر سرشان فرمودند "به خدای کعبه قسم که رستگار شدم"
در روایات آمده است، پس از آنکه حضرت علی(ع) توسط ضربت شمشیر ابن ملجم، بیمار و زخمی شده و به خانه بازگشتند، اولین سوالی که از اطرافیان پرسیدند درباره ابن ملجم بود، زمانی که به امام علی(ع) گفته شد که ابن ملجم دستگیر شده است، آن حضرت به امام حسن و امام حسین(ع) سفارش کردند که او را سیراب کرده و اطعامش کنید وبه نیکی با او که اسیر است رفتار کنید.
در ادامه سخنان آن حضرت آمده است که "گرچه این ضربت را او برمن وارد کرده است، با او به نیکی رفتار کنید و رختخواب نرمی برای او بگسترانید! اگر زنده ماندم تصمیم میگیرم که او را ببخشم یا قصاص کنم".
در نهج البلاغه در قسمت وصایای امام علی(ع) می خوانیم " به خدا قسم وقتی بمیرم چیزی که از آن ناخشنود باشم سراغم نخواهد آمد، یا کسی که دیدارش را نخواسته باشم، دیدار نخواهم کرد، در هنگام مرگ خرسندم؛ همانند تشنه ای که در تاریکی شب در جست و جوی آب است و آن را می یابد، آری آنچه نزد خداوند است، برای نیکان بهتر است."
علی اکبر ذاکری در گفتوگو با خبرنگار ایسنا منطقهی قم بیان کرد: نقل مورخین درباره ابن ملجم متفاوت است، اما طبق نقل بحار الانوار از کتابی که نویسنده آن استاد شهید اول بوده است، حضرت علی(ع) در یمن کارگزاری داشتند به نام حبیب بن منتجب که بر خلاف اغلب کارگزارن که پس از مدتی عزل میشدند، حضرت وی را بر مقام خویش ابقا کردند، بدینصورت که حضرت علی(ع) از وی خواستند که از مردم منطقهی خود بیعت بگیرد و 10 نفر از بیعت کنندگان یمنی را بهعنوان نماینده مردم یمن به کوفه بفرستد تا به نیابت از مردم یمن با امام علی(ع) بیعت کنند.
وی در خصوص پیشینه و شخصیت ابن ملجم عنوان کرد: طبق این نقل، ابن ملجم مرادی شخصیت برجستهای در جامعه دینی آن زمان داشته که بهعنوان نمایندهی مردم یمن انتخاب شده و به کوفه آمدهاست و حتی به محضر حضرت علی (ع) اظهار تسلیم و اطاعت میکردهاست، اما امیرالمومنین(ع) در صحبتهایشان به انحراف آیندهی ابن ملجم و قتل خود به دست وی اشاره میکردند، برخی به حضرت میگفتند که با علم به جنایت آیندهی ابن ملجم، وی را از بین ببرند و از وقوع این اتفاق ناگوار جلوگیری کنند اما ایشان تاکید میکردند که بهخاطر جرمی که انجام نشدهاست، نمیتوان کسی را قصاص کرد.
وی ادامه داد: خوارج قاریان قرآن و از عابدان بوده و خود را آشنا و مسلط به احکام اسلامی میدانستند، ولی با اینکه خودشان پذیرش حکمیت را به حضرت علی(ع) تحمیل کردند، پس از آن واقعهی ننگین، امام را بهخاطر پذیرش حکمیت مورد سرزنش قرارداده و دشمن داشتند، درصورتی که حضرت علی(ع) بارها شخصیت حیلهگر و فریبکار معاویه و عمروعاص رابه آنان گوشزد کردند.
ذاکری درخصوص علل برخی انحرافات و کجفهمیها در زمان خلافت حضرت علی(ع) گفت: پس از رحلت رسول خدا(ص)، مسلمانان بیشتر به فتوحات میپرداختند و کار فرهنگی چندانی بهویژه برای کسانی که از مرکز خلافت به دور بودند صورت نمیگرفت، حتی نقل شده که خلیفهی دوم برای حفاظت از صحابه تا مدتها اجازه ترک مدینه را نمیدادند، به همین جهت تنها چیزی که در اختیار مسلمانان بود خود قرآن و آشنایی و مطالعهی آیات آن بود، اما درمورد شان نزول و چرایی آیات و اینکه منظور از اشخاص ذکر شده در قرآن چه کسانی هستند، دانش چندانی نداشتند.
وی ادامه داد: همین مسئله باعث شد تا افرادی ظاهربین باشند و این ظاهربینی موجب فریب خوردگی در موارد مختلف و دشمنی با حضرت علی (ع) شد، بهطور کلی، نبود کار فرهنگی در دوران پس از پیامبر برای معرفی اسلام حقیقی، اندیشهی نادرست و آگاهیهای خام این دسته موجب بوجود آمدن گروههایی همچون خوارج شد.
عضو پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی در خصوص نحوه برخورد حضرت علی(ع) با خوارج عنوان کرد: بعد ازمشخص شدن نتیجه ننگین حکمیت در جنگ صفین، 12هزار نفر از سپاه حضرت علی(ع) بهعنوان مخالف جداشدند و در صحرای حرورا یک گردهمایی معترضانه در بیان اشکالات حکومت حضرت علی(ع) برگزار کردند، امام علی(ع) نیز ابتدا عبدالله بن عباس را برای رد اشکالات و پاسخگویی به ایرادات فرستادند و هم خودشان در جمع آنها حضور یافته به سوالاتشان پاسخ دادند، در نتیجهی این پاسخگوییها قریب بر8 هزار نفر از جرگهی مخالفان حضرت خارج شدند و تنها4هزار نفر از مخالفین یا همان خوارج باقی ماندند.
ذاکری بیان کرد: طبق گزارش مورخین، 3نفر از خوارج که در مکه جلسات متعددی داشتند، معتقد بودند که که 3تن، یعنی معاویه و عمروعاص بهعنوان برپاکنندگان حکمیت و حضرت علی (ع) بهعنوان پذیرنده حکمیت، منشا مشکلات و نابسامانیهای جامعهی اسلامی هستند و درصورت قتل آنها مشکلات پایان مییابد، هدف آنها انتقام مرگ دوستان خود در جنگ نهروان و انتخاب خلیفهای جدید توسط شورایی جدید بود.
وی ادامه داد: هریک از این سه نفر یک قتل را به عهده گرفتند، یکی برای قتل معاویه به شام، یکی برای قتل عمروعاص به مصر و ابن ملجم نیز برای به شهادت رساندن حضرت علی(ع) به کوفه فرستاده شد.
ذاکری در مورد اینکهخ عدهای انگیزهی قتل مولا(ع) توسط ابن ملجم را، دلبستگی وی به یک دختر کوفی و انجام شرط او بیان کرده اند، گفت: به شهادت رساندن حضرت علی(ع) عملی برنامه ریزی شده و برپایهی انحرافات اعتقادی بود، ابن ملجم در ورود به کوفه با دختری به نام قطام برخورد کرد که عزیزانش را در جنگ نهروان از دست داده و از این جهت با حضرت علی(ع) دشمنی داشت، هدف مشترک این دو صرفا تقویت کنندهی انگیزهی قتل توسط ابن ملجم بود نه تنها دلیل این فاجعه غم انگیز.
لازم به ذکر است حَکَمیّت واقعهای تاریخی مربوط به سال 37 هجری است، در این واقعه، ابوموسی اشعری نماینده و حَکَم سپاه کوفه و عمرو عاص حَکَم سپاه شام برای حل اختلاف میان مسلمانان با یکدیگر گفتگو کردند و قرار شد رأی آنان طبق قرآن باشد. درخواست حکمیت با حیله عمرو عاص و معاویه و در پی از هم گسیختن سپاهشان در برابر سپاه امیرالمؤمنین مطرح شد وامام علی(ع) از آغاز با آن مخالف بود، عمرو عاص نماینده سپاه شام موفق شد ابوموسی اشعری را بفریبد و بر خلاف قراری که در خفا با او داشت، معاویه را صاحب حق معرفی کند، ماجرای حکمیت بینتیجه ماند و تنها نتیجه حکمیت، رهایی سپاه شام از شکست قریب الوقوع بود.
مصاحبه حجت الاسلام علی اکبر ذاکری، عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ و سیره با خبرگزاری ایسنا به مناسبت شهادت حضرت علی علیه السلام