مقاله

ولایتعهدی امام رضا علیه السلام آزمون مشروعیت خلافت

جریان ولایتعهدی امام رضا (ع)یکی از وقایع بسیار مهم واثر گذار در تاریخ اسلام به شمار می رود مامون به منظور تثبیت پایه های حکومت خود و از بین بردن بهانه مخالفان و بدست آوردن مشروعیت، ولایتعهدی امام رضا(ع) را مطرح کرد البته امام رضا(ع) در مراحل مختلف از ابتدای حرکت از مدینه تا زمان شهادت با اقدامات مقتضی نقشههای مامون را خنثی کرده و نه تنها مانع تحقق اهداف او شد بلکه عدم مشروعیت حکومت عباسیان را به همگان نشان داد.
 
مقدمه
 
جریان ولایتعهدی امام رضا (ع)یکی از وقایع بسیار مهم واثر گذار در تاریخ اسلام به شمار می رود .به راستی چه اتفاقی افتاد که علیرغم آن همه ضدیّت عباسیان با علویان ،مأمون چنین تصمیمی گرفت وامام علی بن موسی الرضا (ع)را به عنوان ولیعهد خود معرفی کرد؟ اگر چه مأمون به شکلی ماهرانه تلاش کرد تا نشان دهد این اقدام را از سر اعتقاد و باور به حق علویان وشایستگی شخص امام رضا (ع)انجام داده است ؛ امّا نگاهی به وضعیّت خلافت عباسی در آن زمان و نیز توجه به سخنان ورفتار مأمون و اقدامات متقابل امام رضا (ع)،نشان می دهد که حقیقت چیز دیگری بوده است .
هارون الرشید فرزند خود امین ،مأمون و مؤتمن را یکی پس از دیگری به عنوان ولیعهد معرفی کرد و در حالی از دنیا رفت که امین در بغداد ومأمون همراه او در خراسان بود .
در این زمان سه جناح مهم در سر زمین های اسلامی نفوذ داشتند . در رأس هرم قدرت عباسیان حضور داشتند .آنها که از زمان هارون مخالفت خود را با مأمون نشان داده و علیرغم شایستگی و بزرگتر بودن او ،هارون را وادار به جانشین کردن امین کرده بودند[1] در این زمان و با توجه به حضور امین در بغداد و وصیّت هارون همچنان به حمایت از او ادامه می دادند .
در گیری فرزندان هارون بر سر قدرت با پیروزی مأمون و کشته شدن امین به پایان رسید[2] و پایگاه مأمون را نزد عباسیان بیش از پیش متزلزل کرد .به طوری که حتی در مقطعی عباسیان در بغداد با ابراهیم بن مهدی عموی مأمون که فردی مطرب وآواز خوان بود به عنوان خلیفه بیعت کردند[3] بنابراین مأمون نمی توانست به حمایت عباسیان امیدوار باشد .گروه دیگر علویان بودند که خلافت را حق خود میدانستند و از ابتدای خلافت عباسیان به مخالفت با آنان برخاسته و قیامهای متعددی علیه آنان ترتیب داده بودند و مأمون نمی توانست برای تثبیت قدرت خود به آنها تکیه کند .تنها گروهی که مأمون میتوانست به آنها اعتماد کند یا به عبارت دیگر ناگزیر شد برای رسیدن به اهداف خود به آنها اعتماد کند ایرانیان به ویژه خراسانیان بودند .
او که از جانب مادر منتسب به ایرانیان بود تلاش کرد که با نزدیک شدن به آنها، خطرات را از حکومت خود دور کند امّا ایرانیان هم از سابقۀ عباسیان در برخورد با حامیان ایرانی خود مانند ابو سلمه،ابو مسلم و برمکیان آگاهی داشتند و از طرفی با کشته شدن امین دریافته بودند که مأمون برای حفظ حکومت خود از هیچ کاری حتی کشتن برادرش نیز فرو گزار نمی کند .
بنابراین مأمون زمانی به عنوان خلیفه بر مسند قدرت تکیه زد که اکثریت جامعه خلافت او را مشروع نمیدانستند با این احوال، او که تنها خراسانیان را حامی خود میدید تلاش کرد تا آنها را به خود نزدیک کند واعتماد آنها را به دست آورد و در این راستا خود را دوستدارو هم عقیده با آنان نشان داد او حتی زمانی که گرایش آنها را به علویان دید خود را شیعه و از دوستداران علویان وانمود کرد .
بنا براین مأمون در راه کسب مشروعیت برای حکومت خود و با توجه به اوضاع و شرایط روزگار خود تلاش کرد تا مرحله به مرحله حکومت متزلزل خود را حفظ و تثبیت کرده و مشروعیت آن را نزد تمام گروه ها و گرایش ها بدست آورد .
مأمون برای تثبیت خلافت خود اقدامات متعددی انجام داد که مهم ترین آنها ولایتعهدی امام رضا (ع) بود. اگر چه ولیعهد کردن امام رضا (ع) نیز با اهداف متعددی بود امام مهم ترین هدف او کسب مشروعیت برای اصل خلافت عباسیان و حکومت خود بود. از آنجا که پذیرش ولایتعهدی فرع بر پذیرش خلافت و به معنی پذیرفتن اصل خلافت بود بنابر این او می خواست با اعتراف گرفتن از مهم ترین و مطرح ترین شخصیت علویان درآن زمان، یعنی امام رضا(ع)، آنها را وادار به پذیرش خلافت عباسیان کند.چنان که در پاسخ به اعتراض عباسیان دربارۀ ولیعهد کردن امام رضا (ع)گفت :«...فاَرَدَنا اَن نَجعَلَهُ وَلیَّ عَهدِنا لِیکوُنَ دُعاءُهُ لَنا و لِیَعتَرِفَ بِالمُلکِ و الخِلا فَةِ لَنا .[4]..»ما او را ولیعهد خود قرار دادیم تا مردم را به سوی ما خوانده و به سلطنت و خلافت ما اعتراف کند .
در واقع می توان گفت ولایتعهدی امام رضا (ع) آزمونی بود برای قبول یا ردّ مشروعیّت خلافت عباسی؛ ازیک طرف مأمون در تلاش بود تا مشروعیت لازم را به دست آورد و در مقابل او امام رضا (ع) ، برابر مأمون ایستاده وبا برنامه ای دقیق وحساب شده   مانع تحقق اهداف او شد .
این نوشتار بر آن است تا با نگاهی به مشکلات مأمون و خلافت عباسی اهداف مأمون از این اقدام برای کسب مشروعیّت و اقدامات متقابل امام رضا (ع)را تبیین کند .
الف - مشکلات مأمون واقدامات او
الف- 1-بی اعتمادی ایرانیان به عباسیان
یکی از مشکلات مأمون بی اعتمادی خراسانیان به او بود .اگر چه آنها در برابر امین از او حمایت کردند اما سابقۀ رفتار نامناسب عباسیان در رفتار با ایرانیان مانند ابو مسلم و برمکیان که زحمت زیادی برای استقرار خلافت عباسیان متحمل شده و سپس به شکلی ناجوانمردانه از صحنه حذف شدند،باعث پایداری حس بی اعتمادی در میان آنها شد .وقایع بعدی هم در در گسترش این حس بی اعتمادی در میان تنها حامیان مأمون مؤثر بود.
مأمون در راه دستیابی به خلافت از کشتن برادرش امین نیز دریغ نورزیده و با کشتن او چهرۀ زشتی از خود در میان مسلمانان به ویژه ایرانیان به نمایش گذاشته بود و دیوار بی اعتمادی را میان خود و ایرانیان بیش از پیش مرتفع کرده بود .بنابراین لازم بود تا به شکلی چهرۀ خود را ترمیم و اعتماد ایرانیان را جلب کند .او با ولیعهد کردن امام رضا (ع)قصد داشت تا کارهای خود را در راه خدمت به مسلمانان نشان داده و چنین وانمود کند که هدف او تأمین مصالح جامعۀاسلامی است او می خواست نشان دهد که خیر خواه مسلمانان است واین که در ورای اقداماتش هدفی جز خیروصلاح مسلمانان وجود ندارد ودر این راه هر اقدامی که لازم باشد انجام خواهد داد و نه تنها از کشتن برادرش نیز دریغ نکرده بلکه اگر لازم باشد حتی حاضر است اصل خلافت را نه از خود که ازخاندان عباسی نیز خارج کرده و آن را به رقیب دیرین و سر سخت آنان یعنی علویان منتقل کند .
 
الف -2 اعتراف گرفتن از علویان
 
یکی دیگر از مشکلاتی که عباسیان از ابتدای خلافت با آن دست به گریبان بوده و هزینه های فراوانی هم برای برداشتن آن متحمل شدند علویان بودند آنها که خلافت را حق خود می دانستند در عصر امویان سخت ترین شکنجه ها را دیده و مشکلات فراوانی را تحمل کرده بودند .از طرفی عباسیان قیام خود را با شعاری زیرکانه و دو پهلو آغاز کردند آنها با شعار «الرضا من آل محمد» چنین وانمود کردند که خلافت را به شخصی از خاندان پیامبر (ص)واگذار خواهند کرد با توجه به وقایع پیشین و ظلمی که بر علویان رفته بود و مظلومیت آنها ،این شعار ذهن بیشتر مردم را به سوی علویان رهنمون می شد.
از طرفی در سالهای واپسین خلافت اموی ،عدۀ زیادی از بنی هاشم با اجتماع در منزل عبدالله بن حسن بن حسن (ع)با فرزند او محمد نفس زکیه بیعت کردند تا در صورت غلبه بر امویان او را به حکومت بر گزینند .
از جمله بیعت کنندگان با نفس الزکیه سفاح و منصور خلفای نخستین عباسی بودند [5]. پس از استقرار خلافت عباسی به ویژه از زمان منصور سخت گیری بر علویان آغاز شد. او که بیعت محمد نفس زکیه را بر گردن خود می دید تلاش کرد تا با فشار آوردن به عبدالله و فرزندانش آنها را وادار به پذیرش خلافت عباسی کند .که سرانجام آن قیام و درگیری محمد و برادرش ابراهیم با دستگاه عباسی و سرکوب شدید آنها در حجاز وعراق شد و خاندان آنها هم دستگیر و در عراق زندانی شدند[6] .
اگر چه در دورۀ مهدی عباسی او تلاش کرد تا روابط خود را با مخالفان از جمله علویان بهبود بخشد امّا در زمان جانشینان او سیاست ضد علوی عباسیان مجددا ًاز سر گرفته شد .سرکوب حسین بن علی شهید فخ و قتل عام یاران او در زمان هادی عباسی[7] یادآور ستم امویان در برخورد با امام حسین (ع)بود. پس از آن هم پیوسته قیام های متعددی از جانب علویان اتفاق افتاد که برخی از آنها نیز قرین توفیق بوده و حکومت هم تشکیل دادند[8].
بنابراین عباسیان از آغاز خلافت تازمان مأمون پیوسته باعلویان در ستیز بوده و بسیاری از چهره های شاخص علویان به ویژه شاخۀ حسنی آنها به دست عباسیان از بین رفته بودند . 
البته تقابل عباسیان محدود به حسنیان نبوده وآنها هیچ گاه از چهره های شاخص حسینیان هم غافل نبوده و آنها را به شدت تحت نظر داشته و از آزار و اذیّت آنها نیز فرو گزاز نمی کرد ند برخورد های منصور با امام صادق (ع)و رفتارخلفای بعد به ویژه هادی و هارون با  امام کاظم (ع)،که زندانی ، شکنجه و سرانجام شهادت آن حضرت را در زندان هارون در پی داشت از نمونه های آن است.
بنابراین علویان به طور کلی در این مقطع در تقابل با عباسیان بودند اگر چه امامان شیعه تلاش می کردند با رعایت اصل تقیه از در افتادن با حکومت خودداری کنند .
در زمان مأمون هم با توجه به سابقۀ دیرینه تقابل علویان با عباسیان و تلاش آنها برای رهایی از زیر سلطه و ستم آنها و نیز باتوجه به فضایی که در پی درگیری امین و مأمون ایجاد شده بود، در نقاط مختلف سرز مین های اسلامی قیام هایی را آغاز کرده بودند که از جملۀآنها می توان به قیام محمد بن ابراهیم معروف به ابن طباطبا[9] و اسماعیل بن موسی بن جعفر و زید بن موسی بن جعفر اشاره کرد [10].
مهم ترین دلیل قیام های علویان باور آنان به شایستگی خود برای خلافت و عدم مشروعیّت حکومت عباسیان بود . مأمون هم به این نکته واقف بوده و سرکوب آنها را مقطعی دانسته در پی حل بنیادی این مشکل بر آمد و بدین منظور به دنبال تغییر اندیشۀ علویان و پذیرش خلافت عباسیان از جانب آنان بود . او بدین میاندیشید که با ولایتعهدی امام رضا (ع)،علویان که مدعی حکومت بودند ،با توجه به آنکه یکی از آنان در رأس قدرت جای دارد، دیگر بهانه ای برای مخالفت و قیام بر ضد حکومت نداشته و آن را می پذیرند چنانکه پس از شهادت امام رضا (ع)در نامه ای به برادر آن حضرت ،عبد الله بن موسی نوشت :«ما ظننت اَنَّ احداً مِن آلِ أبی طالِب یَحافنی بَعدَ ما عَمِلتُهُ بِالرِّضا ،یعنی گمان نمی کنم بعد از کاری که با رضا (ع) کردم (ولیعهد کردن امام رضا ) کسی از خاندان ابو طالب از من بترسد»[11].
این سخن مأمون پرده از اسرار باطنی او برداشته و نشان می دهد که قصد او از ولیعهد کردن امام رضا (ع) مشروعیّت بخشی به خلافت عباسی در نظر علویان و از بین بردن مخالفت و خاموش کردن قیام هایشان بوده است .
 
ب-عکس العمل امام رضا(ع)
 
مأمون که گمان می کرد به اهداف خود رسیده و امام رضا (ع) به حقانیّت خلافت عباسیان اعتراف خواهد کرد با اقدامات متقابل امام (ع)مواجه شد .ایشان از همان زمانی که در مدینه بودند تا زمان شهادت به اشکال مختلف مانع تحقق اهداف مأمون شدند که در این نوشتار تنها به اقداماتی که در راه مشروعیّت زدایی از خلافت عباسی انجام دادند اشاره می کنیم .
 
ب-1-سلب اعتماد از عباسیان
 
نخستین اقدام امام (ع) ایجاد شک و تردید در مردم نسبت به دعوت مأمون بود. آن حضرت تا جایی که می توانستند از رفتن به خراسان خودداری کردند [12].و زمانی که علیرغم میل باطنی تصمیم گرفتند بسوی مرو حرکت کنند پیش از حرکت دستور دادند تا برای ایشان گریه کنند[13] . همچنین هنگام رفتن با آنکه مأمون از آن حضرت خواسته بود تا هر که را می خواهد همراه ببرد اما ایشان حتی از بردن تنها پسر خود، امام جواد (ع) خودداری کردند [14].
این اقدامات امام رضا (ع) با توجه به جایگاه والای آن حضرت نزد مردم و اعتقاد آنها به اینکه کارهای امام از روی دلیل و حکمت است باعث ایجاد بد گمانی در مردم نسبت به دعوت مأمون می شد .
ب-2-بیان حدیث سلسلةالذهب(ولایت شرط پذیرش توحید)
در مسیر حرکت به سوی مرو ، نخستین جایی که امام رضا (ع)موقعیّت را مناسب دید نیشابور بود .در این شهر هزاران نفر برای دیدن امام و شنیدن سخنان ایشان گرد آمده بودند .
امام حدیث معروف سلسله الذهب را بیان کرد و از قول پدر بزرگوارش امام کاظم (ع)از اجداد طاهرینش از رسول خدا (ص)و آن حضرت از قول خداوند متعال که فرمود :«کلمة لا اله الاّالله حسنی فمن دخل حسنی امن من عذابی »امام رضا (ع) که این اجتماع پر شور را دید آن را بهترین فرصت برای بیان مهم ترین مسألۀ زندگی و هدف انبیاء یعنی توحید دانست وسپس در حالی که حرکت کرده بود مجدداً مردم را خطاب قرار داد و فرمود :«بشرطها و شروطها و انا من شروطها ؛[15] با شروط آن و من از شرطهای آن هستم».
امام رضا (ع)با این سخن مسیر رهبری نظام اسلامی را تبیین کرده و اعلام کرد که امام همۀ مسلمانان بوده و فرمانبرداری از ایشان واجب است و بدین ترتیب نخستین ضربه را بر هدف ونقشۀ مأمون که همانا اعتراف گرفتن ازامام رضا (ع) برای مشروعیّت خلافت خود و عباسیان بود،وارد کرد .
 
ب-3-نخستین رویارویی
اقدامات امام رضا(ع) در مرو هم حساب شده ودقیق بود ایشان از هر فرصتی برای برهم زدن نقشه ها واهداف مأمون استفاده می کردند .پس از حضور امام درمرو، مأمون که نقشۀ دقیقی طرا حی کرده بودتا هم اعتراف امام بر مشروعیّت خلافت عباسیان را بگیرد و هم جایگاه آن حضرت را در دید مردم تنزّل دهدو چنین وانمود کند که او اهمیتی به سرنوشت مردم و جامعه قائل نمی شود، ابتدا بحث واگذاری خلافت را مطرح کرد وبا اعلام اینکه امام را شایسته ترین فرد برای خلافت می داند از آن حضرت خواست تا خلافت را بپذیرند. امام (ع)که از نیّت مأمون آگاه بود به او فرمود :«اگر خلافت حق توست و خداوند آن را برای تو قرار داده پس جایز نیست لباسی را که خدا به تو پوشانده در آورده و به دیگری واگذار کنی و اگر مال تو نیست حق نداری آنچه را که مال تو نیست به دیگران ببخشی[16]».این سخن امام مأمون را در بن بست قرار داد که یا می بایست منکر حقّ خلافت برای خود و پدرانش شود یا از پیشنهاد خود منصرف شود .و در هر صورت مشروعیّت خلافت او ونیز صداقت گفتار او دربارۀ امام رضا (ع)مورد تردید قرار می گرفت .
البته مأمون دست بردار نبود و سرانجام با تهدید به قتل،امام را مجبور به پذیرش ولایتعهدی کرد .چنانکه امام (ع)دراین باره فرمود:«قَد عَلِمَ الله کََراهَتیِ لِذالک،فَلَمَا خُیّرتُ بَینَ قََبُولِ ذ لکَ وَ بَینَ القَتلِ اِختَرتُ القَبولَ عَلَی القَتلِ ؛خدا می داند که من از قبول این امر کراهت داشتم اما آنگاه که بین پذیرش ولایتعهدی و کشته شدن مخیّر شدم به ناچار ولایتعهدی را بر کشته شدن ترجیح دادم[17]
 
 
 
ب-4 –حق الهی حاکمیت ائمه
 
امام رضا(ع) پس از پذیرش ولایتعهدی از هر فرصتی برای اثبات حق اهل بیت(ع) و ردّ مشروعیّت عباسیان استفاده کردند و لذا در نخستین مجلسی که برای معرفی امام به عنوان ولیعهد تشکیل شد خطاب به حاضران فرمود :«ما به خاطر رسول خدا بر شما حق داریم و شما نیز بر ما حقی دارید ، پس اگر شما حق ما را ادا کنید، ما نیز حق شما را می دهیم[18].
امام (ع)در این سخنان به مأمون و سایر حاضران فهماند که اگر اصل خلافت هم به ایشان منتقل شود نه از جانب مأمون و عباسیان بلکه به دلیل حقی است که از جانب رسول خدا (ص)به ائمه(ع)واگذار شده است .واصل خلافت حق آنان است .
ب-5 اعتراف مأمون به حق اهل بیت (ع)
امام رضا (ع)پس از تثبیت ولایتعهدی ضمن خطبه ای بار دیگر به حق اهل بیت (ع) و شایستگی آنها برای خلافت اشاره کرده و ولایتعهدی را در واقع اعتراف مأمون به این حق دانسته و فرمودند :
«...عَرفَ مِن حَقِنَا مَا جَهِلَهُ غَیُرهُ...؛یعنی مأمون آنچه را که دیگران از حق ما انکار کرده بودند به رسمیّت شناخت [19].
این سخن آن هم در مجلس بیعت و در حضور مأمون وتصریح به اینکه مأمون حقی را به امام بر میگرداند که دیگران ازاو و اجداد طاهرینش غصب کرده بودند در واقع اعترافی است از جانب مأمون به حقانیّت اهل بیت واز طرفی دیگر مشروعیّت حکومت عباسیان را زیر سؤال میبرد .در واقع عکس هدف مأمون اتفاق افتاد او میخواست امام رضا (ع)را وادار به تأیید خلافت خود کند اما خود ناخواسته  به حقوق اهل بیت اعتراف کرد .
 
ب -5-مبارزه منفی
امام رضا(ع) وقتی که دید چارهای جز پذیرش ولایتعهدی ندارد یکی از راههایی که برای مقابله با اهداف مامون انتخاب کرد مبارزه منفی بود. از آن جا که مامون به علت اوضاع آشفتة حکومت خود در آن مقطع تلاش کرد تا امام را حفظ کند،امام (ع)برای خنثی کردن نقشه ها و اهداف او به اتخاذ سیاست منفی روی کرد وپس از گفتگو با مامون شرایطی را برای پذیرش ولایتعهدی مطرح کرد. در واقع شرایط امام رضا (ع)برای پذیرش ولایتعهدی هم اقدام دیگری بود که ایشان در راه مشروعیّت زدایی از خلافت عباسی انجام دادند .
امام (ع)پذیرش ولایتعهدی را مشروط به عدم مداخله در امور کردند و فرمودند :من من این امر را میپذیرم به شرط آنکه امر و نهی نکنم ،کسی را به کاری نگمارم ،کسی را ازمقامش  برکنار نکنم و رسم و روشی را تغییر ندهم .
اتخاذ چنین روشی و اعلام چنین شرطهایی آن هم از جانب ولیعهد به معنی آن بود که نظام حاکم دارای مشروعیت نیست و در واقع یک اعلام عمومی بود مبنی بر آن که اقدامات مامون و کارگزازان او مورد تایید امام نیست.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نتیجهگیری
از آنچه بیان شد چنین بر میآید که مامون که در پی علل و عوامل مختلف حکومت خود را در خطر میدید به منظور تثبیت پایههای حکومت خود و از بین بردن بهانه مخالفان و بدست آوردن مشروعیت، ولایتعهدی امام رضا(ع) را مطرح کرد البته امام رضا(ع) در مراحل مختلف از ابتدای حرکت از مدینه تا زمان شهادت با اقدامات مقتضی نقشههای مامون را خنثی کرده و نه تنها مانع تحقق اهداف او شد بلکه عدم مشروعیت حکومت عباسیان را به همگان نشان داد.

 

-ر.ک.مسعودی،مروج الذهب و معادن الجوهر،ج 3 ،ص363 -362 وسیوطی ،تاریخ خلفا ،ص307 . [1]
-ابن طقطقی،الفخری فی آداب السلطانیه ،ص158 .                                                                                            [2]
-یعقوبی ،تاریخ یعقوبی،ج2،ص468وخطیب بغدادی،تاریخ بغداد،ج6،ص140.[3]
- مجلسی ،بحار الا نوار ،ج 49 ،ص 183.                                                                                                                 [4]
 
[5]امام صادق(ع)در این مجلس با اشاره به رنگ لباس منصور اعلام کردند که خلافت به نفس زکیه نمی رسد بلکه این منصوراست که به
 خلافت می رسد .ر.ک.ابن طقطقی، همان ،ص162                                                                                                                                   .
--ابن طقطقی،همان ،ص،161 . [6]
-ر.ک.مسعودی،مروج الذهب و معادن الجوهر،ج 3 ،ص،336-337.  -[7]
- ازجمله آنها می توان به ادریس بن عبدالله اشاره کرد که در قیام حسین بن علی شهید فخ شرکت کرد و از آن جان به در برد و به شما آفریقا (مغرب)رفت ودر آنجا موفق به تشکیل حکومت شد .ر.ک.یعقوبی ،همان،ج2،ص407 وابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ،ترجمه ابوالقاسم حالت وعباس خلیلی[8]
-مسعودی همان ،ج4 ،ص31[9]
-ابو الفرج اصفهانی ،مقاتل الطالبیین ،ص436.[10]
ابو الفرج اصفهانی ،همان ،ص500[11]
مجلسی ،بحار الا نوار ،ج49،ص140 وصدوق،عیون اخبارالرضا،ج2،ص141.[12]
-مجلسی ،همان ،ص 117 ،صدوق ،همان ص2118 .[13]
-مجلسی، همان [14]
-مجلسی همان، ج49، ص127.[15]
صدوق ،همان ،ج 2 ص 138-139 -[16]
-همان، ص 139 [17]
-ابو الفرج اصفهانی ،مقاتل الطالبیین ،ص375 ومفید ،ارشاد ج 2ص262 .[18]
فهرست منابع:
-ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن علی ابن ابی الکرام ، الکامل فی التاریخ ، ترجمه ابوالقاسم احالت و عباس خلیلی، تهران ، موسسه مطبوعاتی علمی، 1371ش.
-ابن طقطقی ، محمد بن علی بن طباطبا معروف به ابن طقطقی، الفخری فیآداب السلطانیه ، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، چاپ اول، بیروت دارلقلم العربی 1418 ه/ 1997م
-اصفهانی ، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تحقیق سید احمد مسقر، چاپ بیروت، دارالمعرفه ،بیتا.
-خطیب بغدادی، ابوبکر احمد بن علی بن ثابت ، تاریخ بغداد ، چاپ اول ، بیروت ، دارالکتب العلمیهف 1417ه.
-سیوطی ، جلال الدین ، تاریخ الخفاء ، بیروت ، دارالمعرفه، 1402ه.
-صدوق، محمد بن علی بن حسین، بابویه قمی، عیون اخبار الرضا، تصحیح حسن اعلمی، چاپ اول ،بیروت مؤسسه الاعلمی للمطبوعات ، 1404ه/ 1984م.
-مجلسی، محمد باقر ، بحارالانوار ، چاپ دوم ، بیروت ، مؤسسه الوفاءه/ 1983م.
-مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین تحقیق عبدالامیر مه مهنا چاپ اول ، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات 1411 ه/ 1991م
-مفید ، الارشاد، چاپ دوم، بیروت، دارالمفید الطباعه و النشر 1414 ه/ 1993م.
-یعقوبی ، احمد بن ابی یعقوب ابن واضح ، تاریخ یعقوبی ، ترجمه ابراهیم آیتی، چاپ ششم، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1371ش.
نوشته حجت الاسلام و المسلمین حمید رضا مطهری عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
منبع:
كلمات كليدي : ولایتعهدی , امام رضا علیه السلام , مشروعیت خلافت , حمیدرضامطهری

تاریخ خبر: 1395/5/23 شنبه
تعداد بازدید کل: 2306 تعداد بازدید امروز: 4
 
امتیاز دهی
 
 


پربازدید‌ترین مطالب

مطالب مرتبط

پربازدید‌ترین مطالب

مطالب مرتبط
مباهله پیامبر اکرم (ص) با مسیحیان نجران
 برگزاری همایش سیره و زمانه امام جواد علیه السلام
طرح « اهل بیت علیهم السلام در آثار دانشمندان مسلمان اندلس » - حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا مطهری
حقوق بشردوستانه در جنگهای پیامبر صلی الله علیه و آله
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 2307

آدرس: قم - میدان شهدا - خیابان معلم   پژوهشکده تاریخ و سبره اهل بیت (علیه السلام)
تلفن: 31156735- 025
31156926 - 025
ایمیل: history@isca.ac.ir

ایتا
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

پ‍ژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت عليه‌السلام-پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
مجری سایت : شرکت سیگما