سلامت و بهداشت در امور زندگی از موضوعاتی است که علاوه بر عقلانیت آن، آموزههای نقلی دین نیز، به آن توصیۀ غیر قابل وصف دارد و اساساً احکام پنجگانۀ[1] اسلامی برای سلامت و بهداشت جسم و جان بشر تشریع شده است[2] و رعایت بهداشت نیز، بخشی از ایمان شمرده شده است.[3] برای نمونه امام صادق علیه السلام فرمود: خداي سبحان هرگاه نعمتي به بندهاي داد، دوست دارد اثر آن را بر او ببيند. پرسيدند: چگونه؟ پاسخ داد: لباسش را پاكيزه، خودش را خوشبو، خانهاش را سفيد و آستانه و حریم خانهاش را جارو و تمیز كند.[4] این موضوع در سیرۀ معصومان علیهم السلام به دو صورتِ پیشگیری از بیماری و درمان آن، عملی میشد که به نمونههایی از آن دو، اشاره میشود:
پیشگیری
پیشگیری از آلودگی و بیماری و حفظ سلامت جسم و جان، از امور خردمندانهای است که در مقایسه با درمان، مقدّم است و آسیبهای آن را ندارد؛ چراکه درمان، گاهی امکان پذیر نیست و افزون برآن، هزینههایش بیش از پیشگیری است و زیان اقتصادی را در پی دارد، از اینرو امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: هیچ پیشگیری و بازدارندهای قویتر از بهداشتِ پیشگیرانه نیست.[5] به هرروی سیرۀ سلامت و بهداشت معصومان علیهم السلام، در بخش پیشگیری، برپایۀ آیاتی مانند ﴿وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ﴾[6] و ﴿كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً﴾[7] و ﴿كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ﴾[8] استوار بوده و به امورِ در پیشرو توجه ویژه داشتند. اموری از قبیل:
ـ مواد غذایی حلال، سالم، سودمند و کمهزینه،[9]
ـ بهرگیری از میوۀ نو،[10]
ـ رعایت مصرف غذاي فصل که به دیگران نیز مصرف آن را توصیه میکردند،[11]
ـ مسواكزدن پیش از خواب و در میانه و پس از آن؛ به حدی كه خوف ساييدهشدن يا ريزش دندانها پدید آید،[12]
ـ دوست داشتن بوي خوش و بهرهگیری فراوان از آن،[13]
ـ حمام رفتن و شستشوی بدن،[14]
ـ شستشوی موهای سر و صورت با سدر،[15]
ـ استفادۀ هفتگی از داروی نظافت،[16]
ـ داشتن وضوخانه [دستشويي] پاكيزه،[17]
ـ بهکارگیری كفش راحتي برای دستشويي،[18]
ـ جاروكردن متناوب خانه،[19]
ـ استفاده از ابزار بهداشتی و آلوده نکردن محیط زندگی[20] و رفتارهای مشابه اینها.
همۀ این کارها که در واقع، ضد افونیکردن محیط زندگی و پیشگیری بهداشتی شمرده میشود، سنّت "تجمّل" و سیره بهداشتی معصومان علیهم السلام را تشکیل میداد و در زندگی آنان مشاهده میشود و برای تأمین آنها به هزینهای نیاز داشتند که برپایۀ همین روایات، در مخارج جاری آن گرامیان لحاظ میشد و طبق روایت معتبر؛[21] حتی گاه برای برپا کردن عبادت بهداشتمحور نیز، امکاناتی به مبلغ یکصد درهم تهیه میکردند و از آن آبی برای وضو و مقدمات آن میخریدند. برای نمونه، امام کاظم علیه السلام چنین کرده است.[22]
درمان
درمان بیماری، از امور لازم زندگی است که راههای مادی و معنوی دارد:
یکم: درمان مادی
این درمان در هر دورهای به تناسب پیشرفت علوم، راههای گوناگون و متناسب خود را دارد و در دوران معصومان علیهم السلام از درمانهای متفاوت نام برده شده و در منابع با نام بردن از برخی درمانهای اهلبیت علیهم السلام به آن اشاره شده است. برای نمونه:
1. تر کردن بدن با آب سرد و خوردن سیب برای درمانِ "تب" که روش رایج همه آنان شمرده میشد؛[23] چنانکه دربارۀ امام صادق علیه السلام آمده که بیماری "تب" خود را در فصل تابستان با استفاده از سیب سبز درمان کرد.[24]
2. حجامت که نوعی جراحی سبُک است. معصومان علیهم السلام در فرصتهای متفاوت از آن بهره میگرفتند؛ چنانکه پیامبر، آن را انجام میداد.[25] دربارۀ امام کاظم علیه السلام، نیز، آمده که "تب" را با حجامت درمان کرد.[26]
3. درمان با برخی روغنها؛ همانگونه پیامبر، سردرد خود را با روغن جِلجِلان (کنجد[27]) درمان میکرد.
4. استراحت. استراحت بیمار در دوران بیماری، از راههای تاثیر گذار درمان بیماری است و امروزه دانش پزشکی بر آن تاکید دارد. معصومان علیهم السلام از این روش در سیره خود بهره میگرفتد. به فرمودۀ امام صادق علیه السلام، پدرش امام باقر علیه السلام، هرگاه بیمار میشد؛ حتی برای وضو و دستشویی راه نمیرفت؛ بلکه به کمک دیگران به دستشویی منتقل میشد و در بارۀ حکمتش میفرمود: راه رفتن در این وضعیت، بیماری دوباره و فرو افتادن است.[28]
گفتنی است، این درمانها هزینه متناسب خود را دارد که نیازی به بیان ندارد.
دوم: درمان معنوی
این درمان نمونههایی دارد مانند دعا، نذر، انفاق و... که در سیره معصومان علیهم السلام مشاهده میشود. برای نمونه به دو موررد اشاره میشود:
1. صدقه و کار نیک. به نقل امام صادق علیه السلام، امام سجادعلیه السلام سه بار بیمار شد، در هرسه بار، برای درمان خود؛ به انجامدادن کار نیکی سفارش و تعهّد میکرد و پس از خوب شدن، به تعهّد خود عمل میکرد؛[29] چنانکه در روایات فروانی به صدقهدادن در چنین شرایطی توصیه شده است.
2. توسل و دعا. امام هادی علیه السلام نیز، برای درمان بیماری خود ضمن بهرهگیری از درمان مادی، به درمان معنوی پرداخت، ایشان با تأمین هزینۀ سفرِ یکی از یارانش، وی را به کربلا فرستاد؛ تا برای ایشان در کنار مرقد سیدالشّهداء دعا کند. او در پاسخ این پرسش که تو خود مستجاب الدعوه هستی و چه نیازی به دعا در حائر حسینی داری؟! فرمود: مگر پیامبر با احترامی که داشت و از خانه خدا برتر بود، به بوسیدن حجر اسود و دعای در موقف عرفه مأموریت نیافت! کنار مرقد سیدالشّهداءعلیه السلام نیز، از جمله مواردی است که خدا دوست میدارد در آنجا یاد شود و من نیز، دوست میدارم در آنجا برای من دعا شود.[30]
به قلم حجت الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی، محقق رسمی پژوهشکده تاریخ و سیره
. صدوق؛ عللالشرائع؛ ج2 ص283ـ 484، باب العلة التي من أجلها حرم الله تعالى ...، ح1. .. و ما يصلحهم فأحله لهم و أباحه و علم ما يضرهم فنهاهم عنه ..
. برای نمونه: پیامبر با لحاظ خواص کدو، فراوان از آن استفاده میکرد. کلینی؛ الكافى؛ ج6، ص370، بابالقرع، ح3 و حرعاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج25، ص32، ح31081 و ص34، ح31091، وَ بِالْإِسْنَادِ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ، يُعْجِبُهُ الدُّبَّاءُ وَ يَلْتَقِطُهُ مِنَ الصَّحْفَة(از بشقاب برمیداشت).
. کلینی؛ الكافى؛ ج1، ص494، بَابُ مَوْلِدِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي ع، ح2. صدوق؛ منلايحضرهالفقيه؛ ج1، ص117، باب غسل يوم الجمعة، ح249 .. وَ دَخَلَ الصَّادِقُ (ع) الْحَمَّامَ ...
. برقی؛ المحاسن؛ ج2، ص551، باب التفاح، ح890. کلینی؛ الكافى؛ ج6، ص356، باب التفاح، ح9 ... إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لَا نَتَدَاوَى إِلَّا بِإِفَاضَةِ الْمَاءِ الْبَارِدِ يُصَبُّ عَلَيْنَا وَ أَكْلِ التُّفَّاحِ.
. کلینی؛ الكافي؛ ج 5، ص 116، باب كسب الحجام، ح2 و حرعاملی؛ وسائلالشيعة؛ ج17، ص105، ح22097. سند روایت معتبر است (ر.ک: خویی؛ معجم رجال الحدیث؛ ج8، ص339ـ 341). طوسی؛ تهذيبالأحكام؛ ص6، ص355، ح131. حمیری؛ قربالإسناد؛ جزء 1، ص52.
. صدوق؛ الخصال؛ ج2، ص386، ما جاء في يوم الأربعاء، ح71 و حرعاملی؛ وسائل الشی؛ ج17، ص115، باب استحباب الحجامة و وقتها، ح22128. سند حدیث به لحاظ اینکه مبنای فتوای به استحباب حجامت است اعتبار دارد.