اهمیت پوشش و تغذیه در زندگی انسان و اهمیت فرهنگیاش، که از جلوههای برجسته فرهنگ و تمدن بشری محسوب میشود، نگاه ویژه به آنرا میطلبد. شیوع فرهنگ بیگانه، و آسیبهای فردی، اجتماعی و بهداشتی متأثر از پوشش و تغذیه، ضرورت توجه به سیره معصومان را بیشتر مینمایاند. برای رهایی از استیلای این فرهنگ آسیبزا و الگوگیری و ساماندادن به فرهنگ جامعه برای رویارویی با این آسیبها، پرداختن به سیره آنان ضروریترین امر فرهنگی است. این رویکرد میتواند بخشی از نیازهای فرهنگی و بهداشتی جامعه را برآورده سازد و الگوهای مثبت و سازنده و قابل تأسی در پیشرو قرار دهد.
در این کتاب، مسئله اساسی برای نویسنده این است که دیدگاه و سیره معصومان در پوشش و تغذیه چگونه بوده است و آیا سیره و دیدگاه آنان قابل اقتباس و پاسخگوی نیازهای فعلی جامعه ماست یا نه؟
در روند پژوهش مشکلات و محدودیتهای چندی وجود داشت؛ زیرا در سیرهپژوهی، در این زمینه رویکرد جدی به زندگی معصومان نبوده و بیشتر نگرشها سیاسی و... بوده و در عمل، به این بعد از حیات آنان توجه کمتر شده است. ازطرفی دیگر زندگی این بزرگواران کمتر مورد توجه جامع بوده و به علت سختگیری حاکمان و محدویته
پژوهش پیشرو در چهار بخش سامان یافته است: بخش اول درکلیات، شامل دو فصل است: 1. جایگاه تغذیه و پوشش در قرآن؛ 2. تغذیه و پوشش رایج زمان معصومان. این دو فصل که درحقیقت درباره مبانی بحث است، مقدم گردیده است.
ب�ش دوم در چهار فصل به جایگاه تغذیه و پوشش در سیره پیامبر اعظم و حضرت فاطمه3 اختصاص یافته است.
بخش سوم در دو فصل به نگرش و روش ائمه در تغذیه و بخش چهارم در دو بخش به نگرش و سیره ائمه در پوشش و لباس پرداخته است.