اخبار
کرسی نقد
کرسی نقد کرسی نقد با عنوان «نقد کتاب تمدن اسلامی نوشته ژوزف بورلو» برگزار شد در این کرسی نقد کتاب که با حضور آقایان دکتر احمد بادکوبه و دکتر علی بیات در جایگاه ناقد برگزار گردید. کتاب مشهور تمدن اسلامی نوشته ژوزف بورلو مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
این نشست روز چهارشنبه 18 اسفند 1395 از ساعت 16 تا 18 از سوی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم­السلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با حضور اساتید و پژوهشگران حوزه تاریخ و تمدن اسلام برگزار شد و علاوه بر بیان ویژگی­ها و کاستی­های کتاب، برخی مطالب تمدنی نیز مطرح و به بحث گذاشته شد.
ناقدین این نشست آقایان دکتر احمد بادکوبه هزاوه و دکتر علی بیات هر دو دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران بودند.
در ابتدا، دبیر علمی نشست، حجت الاسلام و المسلمین محمد غفوری ضمن خوش آمد گویی به حضار محترم و اساتید ارجمند، به معرفی کتاب و نویسنده آن پرداخت.
ژوزف بورلو اهل فرانسه است و علاوه بر تدریس در فرانسه، سال­ها در مغرب اسلامی (مراکش) تدریس داشته است. به همین خاطر با شناختی که از اسلام و تمدن اسلامی به دست آورد، کتابی در این زمینه فراهم آورد.
بنا به گفته دبیر نشست، کتاب تمدن اسلامی اثری توصیفی است که نویسنده، آن را برای آشنایی غربی­ها با تمدن اسلامی نوشته است. کتاب پنج بخش دارد: 1. شکل گیری تمدن عربی اسلامی 2. شکوفایی تمدن اسلامی (قرن دوم تا چهارم) 3. تجزیه امپراتوری و تعدد کانون­های تمدن 4. دوره عثمانی 5. نوزایی دوران معاصر
دبیر نشست درباره اهمیت کتاب و علل به نقد گذاشتن آن گفتند که اولا در شمار آخرین آثار مستشرقین درباره تمدن اسلام است و ثانیا مورد توجه محافل علمی و آموزشی قرار گرفته و از منابع آزمون دکترا و آزمون جامع در برخی مراکز است.
حجت الاسلام محمد غفوری در پایان معرفی کتاب، پرسشی را از اساتید مطرح کردند که معمولا در پژوهش­های تمدنی، مرز بین تاریخ نگاری و تمدن پژوهی روشن نیست و نویسندگان به جای پرداختن به مباحث تمدنی، گرفتار تاریخ گویی می­شوند. معیار و شاخص­های مباحث تمدنی چیست؟ آیا چارچوبی دارد؟
در ادامه، پس از معرفی کارنامه علمی و پژوهشی اساتید، هر کدام از ناقدین محترم در سه نوبت به بیان نظرات و دیدگاه­های خود پرداختند.
دکتر احمد بادکوبه، در آغاز به ذکر ویژگی­های مثبت کتاب پرداخت. آن گاه نقدهایی نیز بر کتاب وارد دانست. گزیده سخنان ایشان به شرح زیر است:
کتاب تمدن اسلامی ژوزف بورلو، محسنات متعدد و اهمیت خاص خود را دارد. هر چند که بورلو از اسلام شناسان درجه یک و شناخته شده نیست؛ اما کار قابل قبولی ارایه کرده است. او مخاطبان دم دستی را در نظر گرفته و برای آنان نوشته است. [بنابراین توقع ما نباید بیش از این باشد.]
نویسنده کتابش را همدلانه نوشته است. تصویر خوبی از اسلام نشان می­دهد. نگاه احترام آمیز به تمدن اسلامی دارد. حساسیت اعتقادی را بر نمی­انگیزد. چرا که مسائل خاص اعتقادی و چالشی را مطرح نمی­کند. بر خلاف برخی نویسندگان دیگر به دنبال القای فکر خاصی هم نیست. موجز و گزیده نوشته و مطالبی نسبتا جامع را در یک جلد گنجانده است. ابعاد و عناصر تمدن در همین کتاب کم حجم به بحث گذاشته شده است.
دوره بندی کتاب دقت­های لازم را ندارد؛ ولی ظرافت­هایی دارد که نظر مشهور را مطرح کرده است. گر چه از منابع فرانسوی استفاده کرده ولی کتاب شناسی عالمانه­ای دارد. پیوست گاهشماری دارد که مفید است.
بورلو تمدن اسلامی را تمدن شهری می­داند نه روستایی. او می­گوید: آموزه­های اسلام با شهرنشینی سازگار است. آرمان اسلام شهرنشینی است. و این بدان معنا است که اسلام ذاتا ظرفیت گسترش و تمدن سازی را دارد.
نتیجه آن که کتابی مهم و برای شروع در مطالعات تمدنی مفید است.
چرا که در میان مسلمانان کسی نیست که چنین کتابی فراهم آورده باشد. ضعف شدید تالیفات فارسی باعث می­شود که چنین کتابهایی این خلا را پر کنند.
دکتر بادکوبه، نقدهایی نیز بر این کتاب وارد دانسته و می­گوید: بورلو به طور تخصصی وارد مباحث نشده است تا نقد آن نیز دسته بندی شده باشد. به نظر می­رسد که توان آن را نداشته است. او معمولا تلاش کرده مشهورات آن هم از نظرگاه اهل سنت را بیان کند. [این نکته با این که ضعف کتاب اوست؛ ولی از انتقادات گریخته است.]
مواردی از ایرادات بورلو در این کتاب به اجمال عبارت­اند از:
او ادعاهایی مطرح می­کند که از نظر تاریخی خطا بودنشان روشن است. مثلا می­گوید:
  • آغاز نزول وحی را با سخن جبرئیل می­شمارد. در حالی که خطاب با آیات قرآن بود.
  • نسخه عثمان دارای علایم تجویدی بود، حال آن که این علایم در قرون بعدی ایجاد شد.
  • قرآن را رمز آلود معرفی می­کند.
  • جمله معروف "اطلبوا العلم من المهد الی اللحد" که در حدیث بودنش تردید است، آیه قرآن می­پندارد.
  • قرن دوم چهار مکتب فقهی مهم تشکیل شد، که اشتباه است و مثلا احمد حنبل خود محدث بود نه فقیه و نسل­های بعدی او را فقیه معرفی کردند.
  • می­گوید در قرن چهارم باب اجتهاد بسته شد و از آن زمان هیچ تحقیقی انجام نشده است. نه در شیعه و نه در اهل سنت، باب اجتهاد بسته نشد.
  • فرقه اسماعیلیه در اواخر قرن چهارم پا به عرصه گذاشت. در حالی که در اواخر قرن سوم حکومت فاطمیان تاسیس شد.
  • حشاشین که از القاب اسماعیلیان است و چون امام را اساس دین می­شمردند، به اساسین (assassin) شهرت یافتند. اما او تعبیر غلط را گرفته و می­گوید حشیش مصرف می­کردند.
  • ابوشامه و ابن اثیر را مربوط به دوره ممالیک می­داند که نیستند.
  • درباره جندیشاپور بین خسرو پرویز و انوشیروان خلط کرده است. مکتب آتن میراث دار نسطوریان و فرهنگ یونانی بود، در دوره ژوستینین با آنان مخالفت شد و آنان به ایران و جندیشاپور هجرت کردند و خسرو انوشیروان استقبال کرد.
  • در نهایت جنبه ترویجی کتاب برجسته است.
 
دکتر علی بیات نیز مباحث زیر را مطرح کردند:
ایشان ابتدا ضرورت این نشست­ها و نقد کتاب­ها مطرح کرده و آن را از جهاتی مهم دانستند. از جمله آشنایی با ادبیات، دیدگاه­ها، مفاهیم و موضوعات تمدن پژوهی و فرهنگ پژوهی در غرب
علت ضرورت آشنایی ما با دیدگاه غربیان آن است آغاز آشنایی ما با این مباحث، مغرب زمین است.
ادبیاتی که متفکران غربی از قرن 18 به بعد مطرح کردند، یک چرخشی صورت گرفته است. تا پیش از آن نگاه دینی بود؛ ولی پس از آن نگاه فرهنگی و تمدنی شد.
نگاه، منابع، موضوعات، چارچوبها، بینش، روش و دوره بندی تغییر کرد.
کتاب­های ویل دورانت، اشپنگلر، بورلو و برخی دیگر در چنین فضایی نوشته شده­اند.
همین تفکر در یک دهه اخیر به حوزه علمیه رسیده است و این تبعات، ملزومات، انتظارات و توقعاتی در پی دارد [که باید به طور شایسته شناسایی، تبیین و پاسخ داده شود.]
چون نقطه کانونی مطالعات فرهنگی و تمدنی در غرب، اندیشه انسانی است، انسان محوریت دارد.
در نگاه دینی اراده و مشیت الهی و نقش انبیا محوریت داشت. در نگاه سیاسی، عنصر قدرت و اراده صاحبان قدرت موثر بود؛ اما در نگاه فرهنگی و تمدنی غرب معاصر (قرن 18 به بعد)، نه اراده الهی و نه عنصر قدرت بلکه انسان بما هو انسان موضوع فرهنگ و تمدن است. نگاه اومانیستی به تاریخ و فرهنگ و تمدن است. به همین خاطر متفکران غربی به فرهنگ و تمدن اسلامی نیز از همین دریچه نگاه می­کنند. نگاه بورلو نیز از همین زاویه صورت گرفته است.
بینش فرهنگ و تمدن غربی دو خصیصه دارد: 1. انسان محوری مطالعات فرهنگی و تمدنی 2. ماده انگاری
فرهنگ و تمدن در چارچوب این جهانی تعریف می­شود. ابتدا و انتهای فرهنگ و تمدن، انسان است و غایت آن رسیدن به رفاه و آسایش.
حالا این نگاه، سبک و بینش وارد جهان سوم می­شود. بنابراین ضرورت دارد که ما با این روی کردها درباره فرهنگ و تمدن آشنا شویم که بدانیم غربی­ها با کدام ابزار، ساختار، اسلوب و... تمدن اسلامی را بررسی و تحلیل می­کنند. راه چنین شناختی به نقد گذاشتن این آثار است.
عنوان و موضوع کتاب بورلو "تمدن اسلامی" است؛ اما نگاه و روی کرد کتاب تاریخ اسلام است. این کتاب روی کرد تاریخی به تمدن اسلامی دارد. نگاه، روش و سیر مطالعه تاریخی به تمدن اسلامی دارد.
تاریخ نگاری تمرکز می­کند روی وقایع و حوادث؛ ولی تمدن پژوهی بر روی دادها تمرکز ندارد بلکه روی تعریف تمدن متمرکز است. چون ماهیت تمدن عبارت است از نظم و نظامات اجتماعی بر اساس ارکان چهارگانه (نظامات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی).
در باب فرهنگ و تمدن، دو نگاه و دو ادبیات متفاوت وجود دارد؛ غربی­ها، تمدن را ظرف فرهنگ می­دانند؛ اما در فرهنگ اسلامی، فرهنگ پشتوانه تمدن است.
ویل دورانت، هنری لوکاس و سایر متفکران غربی فرهنگ را محصول تمدن می­دانند.
ویل دورانت می­گوید: تمدن نظمی اجتماعی است که در پرتو آن فرهنگ پدید می­آید.
در میان غربیان، تنها اشپنگلر نگاه متفاوتی دارد. او می­گوید: اساس هر تمدنی نیازمند پشتوانه فرهنگی است و تمدن محصول فکر و فرهنگ است.
حال نتیجه و پیامدهای این نگاه چیست؟ مطالعه این گونه کتاب­ها مفید است به شرط آن که خود را به زبان، ادبیات و جریان تمدن پژوهی غربی­ها نسپاریم. باید به آن دو ویژگی انسان محوری و مادی­گرایی که اساس و مبانی نگاه تمدنی و تمدن پژوهی غربی است، توجه داشته باشیم.
اگر ناخواسته و نادانسته آن دو خصیصه را مبنا قرار دهیم، لاجرم همان راهی را درباره تمدن اسلامی خواهیم رفت و به همان نتیجه­ای خواهیم رسید که غربی­ها از جمله بورلو رسیده است.
حال بپردازیم به نقدهای کتاب بورلو
ژوزف بورلو، مبانی نظری روشن برای تبیین تمدن اسلامی ندارد. به چند دلیل:
  1. توجه به ساختار و چینش مطالب نشان می­دهد که دوره بندی ایشان بر مبنای قدرت است. یعنی تمدن اسلامی را بر اساس حکومت­ها و دولت­ها تقسیم کرده است.
  2. ضعف و فقر مبانی بینش تاریخی نویسنده در بیان و تبیین زمینه­ها و اسباب و ظروف تاریخی ظهور اسلام: مثلا در موضوعات زیر به خطا رفته است؛ بنای کعبه به دست قریش، سفرهای پیامبر به شام که حداکثر دو سفر داشت، محاصره در شعب ابی طالب، قصد اقامت پیامبر در طائف، نزول نخستین آیات، گردآوری آیات، رفتار با یهودیان مدینه، حکمیت صفین و...
  3. نوع نگاه بورلو به منابع تاریخ و تمدن اسلام: کمترین توقع آن است که در باب تمدن اسلامی، منابع آن معرفی شود. ولی معرفی ایشان بسیار ناقص است. بنابراین بورلو نگاه تخصصی به تمدن اسلامی ندارد.
  4. اساسا در کتاب بورلو، جایگاه قرآن در تمدن اسلامی و پیدایش آن دیده نشده است.
درباره پیدایش و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی پنج نظریه داریم؛
  1. وحدت در عین کثرت
  2. شان استقلالی تمدن اسلامی
  3. شان ترکیبی تمدن اسلامی (عربی اسلامی)
  4. شان ترکیبی تمدن اسلامی (ایرانی اسلامی)
  5. اسلام دین است نه تمدن و آن چه را که تمدن می­نامیم، تماما اخذ و اقتباس از مواریث تمدن­های دیگر است. اسلام نقش الفت بین مواریث تمدن­ها ایجاد کرده است. هنر، معماری، تشکیلات اداری، حکومتی، سیاسی و اقتصادی همه بر گرفته از سایر تمدن­ها است.
بورلو به پیدایش و گسترش تمدن اسلامی، دیدگاه ترکیبی دارد. یعنی می­گوید: اسلام + فرهنگ عربی + مواریث تمدن ایرانی و یونانی
اگر قائل به یک منشا وحیانی باشیم که دین روح و جوهره تمدن اسلامی است؛ اما صورت بندی تاریخی آن قطعا وام گیری و اقتباس از تمدن­های دیگر است.
در میان مباحث و نیز در پایان نشست، علاوه بر پرسش و پاسخ، گفت و گوهایی انجام شد.
 
کلمات کليدي
کرسی نقد, تمدن اسلامی, ژوزف بورلو, پژوهشکده تاریخ و سیره, گروه تمدن, احمد بادکوبه, علی بیات