مقدمه یکى از اصطلاحاتى که امروزه در عرصه بینالملل خودنمایى مىکند واژه «حقوق بشر دوستانه Humanitarian Law » است. این واژه غیر از حقوق بشر Human Rightsبوده و به درگیرىهاى مسلحانه توجه دارد ولذا «حقوق جنگ» یا «حقوق مخاصمات مسلحانه» نیز نامیده شده است. خلاصه پیام حقوق بشر دوستانه بینالمللى آن است که مردمى که در جنگ و درگیرى شرکت ندارند یا دست از جنگ کشیدهاند نباید مورد حمله قرار گیرند و نیز سلاحهایى که نظامیان را از غیر نظامیان تفکیک نمىکنند یا خسارت و آسیبهاى غیر ضرورى به بار مىآورند نباید مورد استفاده قرار گیرند . اگر چه این قانون در عرصه بینالملل تازگى دارد و این واژه اصطلاحى جدید است که توسط برخى ازسازمان ها و فعالان حقوق بشر و افراد صلح طلب وضع شده است اما مفاد و محتواى این قانون ریشه در فطرت بشر و ادیان الهى دارد. نگاهى به سیره نبوى و تعالیم آسمانى پیامبر خدا(ص) بیانگر آن است که این قوانین،صدها سال پیش از این توسط پیامبر رحمت و مهربانى ابلاغ و اجرا شده است. رعایت حقوق زنان، کودکان، سالخوردگان، افراد ناتوان، مجروحان، اسیران، توجه به محیط زیست و حتى ممنوعیت به کارگیرى سلاحهاى کشتار جمعى که همه این موارد امروزه تحت عنوان حقوق بشر دوستانه بینالمللی International Humanitarian Lawاز آنها یاد مىشود، بیش از هزار و چهارصد سال پیش از جانب حضرت محمد(ص) توصیه و بر اجراى آن تأکید شده است. پیامبر اکرم (ص) همواره بر رفتار انسانى در جنگها تأکید داشته و دستورات آن حضرت از نخستین لحظات آغاز نبرد تا مراحل پایانى و حتى پس از جنگ را در بر مىگرفت. در این پزوهش بر آنیم تا سیره نبوی در برخورد با افراد ناتوان از سپاه دشمن در جنگ ها را بررسی و تبیین نموده و به این پرسش پاسخ دهیم که رفتار پیامبر با زنان ، کودکان و افراد ناتوان از دشمنان شکست خورده چگونه بوده است؟ و ایشان چه توصیه هایی در این باره دارند؟ رعایت اصول جوانمردانه در جنگ ها ، رعایت حقوق زنان و کودکان ، نهی از نسل کشی ، منع به کارگیری سلاح های کشتار جمعی و حفاظت از محیط زیست از نکات مورد تأکید پیامبر در جنگ ها بود. الف. رعایت اصول جوان مردانه یکى از نکاتى که در قوانین امروزى مربوط به جنگها دیده مىشود رعایت اصول جوان مردانه و خوددارى از به کارگیرى راههاى غیر متعارف است. بر اساس کنوانسیون ژنو و پروتکلهاى الحاقى آن ، نظامیان در زمان حمله و قبل از آن بایستى با پوشیدن یونیفورم یا سایر علائم خاص، خود را از افراد غیر نظامى متمایز کنند. همچنین کشتن و مجروح یا اسیر کردن افراد دشمن با توسل به نیرنگ ممنوع است . نگاهی به عصر نبوی و رخدادهای آن زمان بیان گر آن است که حضرت محمد(ص) قرن ها پیش از این با دستورالعمل های خاص، قوانین ویژه ای را در این راستا اعمال می کردند. ایشان حمله ناگهانی و شبیخون زدن را منع کرده و همواره بر دعوت پیش از جنگ تأکید مىکردند. چنانکه ابن عباس در این رابطه مىگوید: رسول خدا(ص) با هیچ قومى نجنگید مگر اینکه ابتدا آنها را دعوت کرد و به آنها اعلام کرد. از امام صادق(ع) نیز روایت شده که رسول خدا به هیچ گروهی شبیخون نزدند. پیامبر(ص) بر جنگ رویارو و پرهیز از به کارگیرى مکر و حیله در جنگ با دشمن تأکید کرده و از جنگ غافلگیرانه منع مىکردند. چنانکه پس از اعزام امام علىعلیه السلام به یکى از سریهها، شخصى را در پى آن حضرت فرستاده و تأکید کردند از رو به رو با دشمن مقابله کن و مبادا از پشت سر به او حمله کنى، و در ادامه فرمودند ابتدا آنها را دعوت کن و یا به آنها اعلام کن تا جنگ غافلگیرانه نباشد. در غزوه خیبر نیز هنگامی که پرچم را به امام علی(ع) سپرده و آن حضرت را عازم نبرد کردند در پاسخ ایشان که پرسید با آن ها بجنگم تا مسلمان شوند؛ فرمود ابتدا آن ها را به اسلام دعوت کن و در ادامه فرمودند : اگر یک نفر به دست تو مسلمان شود برای تو از تران سرخ موی بهتر است. اگرچه در آن زمان یونیفورم مخصوص نظامیان وجود نداشت و تفاوتی میان لباس آنان با غیرنظامیان دیده نمی شد، اما رسول خدا(ص) با به کارگیری راه کارهای خاص تلاش می کردند افراد غیرنظامی را از نظامیان تفکیک کرده و آن ها را از معرکه دور نگه دارد. پیامبر اکرم هنگام فتح مکه و در راستای حفظ غیر نظامیان اقداماتی انجام دادند ازجمله آن که سپاهیانش را در کوه های اطراف این شهر مستقر کرده و دستور داد در نقاط مختلف آتش های فراوانی برافروختند و با این روش به مکیان پیغام داد که مقاومت فایده ای ندارد و بهتر است برای حفظ جان و مال خود از جنگ و درگیری بپرهیزند و دیگر آن که به ساکنان شهر اعلام کرد هر کس در خانه خود بماند در امان است. این امتیازی بود برای غیر نظامیان تا با ماندن در خانه های خود جان خویش را حفظ کنند.و آخرین اقدام پیامبر هنگام ورود به مکه بود که با دادن پرچم به عنوان نماد نظامیان به دست برخی فرماندهان و روانه کردن سپاهیان به دنبال آنان ، نظامیان خود را از غیرنظامیان تفکیک کردند. حتی برخی فرماندهان که این روز را روز انتقام دانسته و با این شعار وارد مکه می شدند از سوی رسول خدا(ص) برکنار شدند.
ب. رعایت حقوق زنان و کودکان زنان و کودکان همواره مهمترین قربانیان جنگها بودهاند. که همین باعث شد تا عده ای با اندیشه حمایت از آنان به تدوین قوانینى براى حمایت از آنها پرداختند و سازمانها و کنوانسیونهاى بینالمللى به دفاع از آنها برخاستهاند اما همچنان این گروه و قوانین مربوط به آنها مورد بىتوجهى قرار گرفته و قدرتهاى سلطهجو هیچگونه تعهدى براى رعایت و اجراى این قوانین نداشته و به سادگى آنها را زیر پا مىگذراند و زنان و کودکان همچنان قربانیان اصلی جنگ ها به شمار می-روند. مطالعه سیره نبوی نشان می دهد این گروه مورد توجه ویژه پیامبر خدا(ص) بوده و همواره بر عدم تعرض به زنان و کودکان و رعایت حال و حقوق آنها توجه و تأکید داشتند. حضرت محمد(ص) هنگام اعزام سپاهیانش به نبردهاى مختلف در کنار توصیههاى جنگى و نظامى، سفارش مىکردند که از کشتن زنان و کودکان پرهیز کنند . ایشان هرگاه تعرض به زنان و کودکان را مىدیدند با آن برخورد کرده و فرد متخلف را بازخواست مىکردند. چنانکه در یکى از جنگها، بعد از گذشتن قسمتى از سپاهیان به فرماندهى خالد بن ولید جنازه زنى پیدا شد که توسط او کشته شده بود. پیامبر(ص) با دیدن آن به شدت ناراحت شده و از قاتل او پرسیدند. گفتند خالدبن ولید او را کشته است. رسول خدا(ص) کسى را به دنبال خالد فرستاده و ضمن توبیخ او تأکید کردند که از کشتن زنان و کودکان بپرهیزید . در یکى از غزوات برخى از مسلمانان پس از پیروزى بر مشرکان قصد کشتن بچههاى آنها را داشتند اما پیامبر(ص) از آن جلوگیرى کرده و در جواب اصحابى که مىگفتند مگر اینها فرزندان مشرکان نیستند، با اشاره به سابقه اصحاب خود و اینکه آنها (اصحاب) نیز فرزندان مشرکان بودهاند فرمودند: «هر انسانى بر فطرت پاک انسانى متولد مىشود و این پدر و مادر او هستند که او را یهودى یا نصرانى مىکنند» . پیامبر علاوه بر جلوگیری از کشتن زنان و کودکان ، اقدامات حمایتی خاصی هم برای بهبود وضعیت این گروه و رهایی آنان از اسارت انجام می دادند. یکى از جالبترین سیاستهاى پیامبر(ص) و رفتار انسان دوستانه آن حضرت را مىتوان در برخورد با اسیران و تلاش ایشان براى آزادى زنان و کودکان اسیر مشاهده کرد. اقدامات رسول خدا(ص) درباره زنانى که اسیر شده و مطابق قوانین جنگهاى آن زمان مىبایست به عنوان کنیز در اختیار نیروهاى پیروز قرار گیرند نشان دهنده توجه ویژه آن حضرت به زنان بوده آن هم در زمانى که هیچ قانونى درباره جنگها و حقوق انسانها به ویژه اسیران جنگی وجود نداشت. در غزوه بنىالمصطلق که در سال ششم هجرى اتفاق افتاد تعداد زیادى از زنان و کودکان این قبیله به اسارت مسلمانان در آمدند که از جمله آنها جُویریه دختر حارث رئیس قبیله بود . این اسیران مطابق سنتهاى آن زمان به عنوان غنیمت ، به مالکیت نیروهاى پیروز در مىآمدند و مىبایست فدیه خود را داده و آزاد مىشدند یا تمام عمر را در بردگى به سر مىبردند. رسول خدا(ص) علیرغم میل باطنى خود به دلایل متعدد نمىتوانستند افرادی از دشمنان (مشرکان) را که در جنگها اسیر شده بودند از جمله زنان و کودکان را بلافاصله آزاد کنند اما سیره آن حضرت در جنگ ها و دیگر مراحل زندگى حکایت از تلاش فراوان ایشان براى فراهم کردن زمینه آزادى آنان دارد.در این غزوه نیز هوشمندانه و با سیاستی مناسب زمینه آزادى اسیران آنان را که بیشتر آنها زنان و کودکان بودند، فراهم کردند. پیامبر(ص) به جویریه که در پى یافتن راهى براى آزادى خود بود پیشنهاد ازدواج داد تا در مقابل آن پیامبر(ص) فدیهاش را به عنوان مهر او بپردازد که جویریه بلافاصله آن را پذیرفت . هدف و نیت رسول خداصلى الله علیه وآله از این اقدام و اهمیت آن زمانى روشنتر خواهد شد که بدانیم تمام خانوادههاى اسیر از بنىالمصطلق پیش از رسیدن کاروان مسلمانان به مدینه آزاد شدند و به گفته واقدى هیچ زنى از بنىالمصطلق در مدینه نماند مگر آنکه آزاد شد. اعرابى که به قصد دستیابى به فدیه اسیران ، گاه حاضر بودند به روى یکدیگر شمشیر بکشند، در پى این اقدام رسول خدا(ص) بدون هر گونه ناراحتی، اسیرانى را که با این ازدواج خویشاوند پیامبر(ص) به شمار مىرفتند آزاد کردند. یکى دیگر از اقدامات رسول خدا(ص) در راستاى آزاد سازى زنان و کودکان اسیر، پس از نبرد حنین وشکست قبیله بنىهوازن دیده مىشود. بنىهوازن از قبایل قدرتمند و داراى شاخههاى متعدد و در جنگجویى شهره بودند. آنها پس از فتح مکه به وسیله پیامبر(ص)، بر آن شدند که به مسلمانان حمله کنند. لذا با جمعآورى جنگجویان خود و تدارک سلاح آماده نبرد شدند، بزرگان و فرماندهان آنها به منظور تحریک و جلوگیرى از فرار جنگجویان، اموال و زنان و کودکان هر عشیره را همراه سپاه حرکت دادند. پیامبر(ص) پس از شنیدن این خبر در شوال سال هشتم به سوى آنها حرکت کرده و در روز دهم همان ماه، وارد درههایى شدند که بنىهوازن در بالاى آنها کمین کرده بودند. آن ها که منتظر سپاهیان پیامبر(ص) بودند ، به یکباره بر مسلمانان هجوم بردند. این حمله ناگهانى به یکباره سپاه اسلام را در آستانه هزیمت قرار داد و اگر پایدارى معدود مردانى از مسلمانان چون امیرالمؤمنین علىعلیه السلام نبود، شاید بنىهوازن مىتوانستند مسلمانان را از میان بردارند. البته در این میان چهار تن از زنان مسلمان نیز نقش مهمى در پیروزى مسلمانان داشتند آنها با حلقه زدن بر گرد رسول خدا(ص) ضمن جلوگیرى از آسیب دیدن آن حضرت،باعث خجلت فراریان شدند. پایداری اینان و فراخوانی فراریان توسط افرادی چون عباس، بازگشت تدریجى مسلمانان را درپی داشت و در نتیجه کفه ترازوى قدرت را به سود مسلمانان تغییر یافت و به تدریج آثار شکست در بنىهوازن پدیدار گشت و ساعاتى بعد تعداد زیادى از آنها از جمله زنان و کودکانى که همراه داشتند بدست مسلمانان اسیر شدند . برخى از مسلمانان به دلیل حمله غافلگیرانه مشرکان و شکست اولیه به شدت از اقدام بنىهوازن خشمگین شده و به قصد انتقامجویى تصمیم به کشتن زنان و کودکان آنان گرفته بودند که رسول خدا(ص) ضمن آرام کردن آنها درباره رعایت حال اسیران سفارشهاى فراوانى کردند . اما مهمترین اقدام پیامبر(ص) در این راستا را مىتوان سیاست آن حضرت براى آزاد کردن اسیران بنىهوازن دانست که عمدتاً زنان و کودکان بودند. پس از فرو نشستن آتش جنگ عدهاى از این قبیله نزد رسول خدا آمده و خواهان آزادى اسیران قوم خود شدند، از آنجا که بر اساس سنتهاى آن زمان این اسیران غنیمت مسلمانان و حق آنها بوده و پیامبر (ص) نمىخواستند حقى را به زور از مسلمانان بگیرند، اقدام ویژهاى انجام دادند که مسلمانان خود مبادرت به آزاد کردن زنان و کودکان اسیر بنىهوازن کردند. رسول خدا(ص) به افراد بنىهوازن که براى شفاعت قوم خود آمده بودند فرمود: من حق خود و فرزندان عبدالمطلب را به شما بخشیدم، پس از نماز ظهر برخیزید و خواسته خود را بدینسان بیان کنید:«ما درباره زنان و فرزندانمان رسول خدا(ص) را نزد مردم شفیع قرار مىدهیم و مسلمین را نزد پیامبر(ص).» آنها نیز چنین کردند و رسول خدا (ص) بخشودگى سهم خود و بنوعبدالمطلب را اعلام کرد. این پاسخ، مسلمانان دیگر(اعم از مهاجران و انصار) را به پیروى از تصمیم پیامبر(ص) وادار کرد و ابتدا مهاجران و سپس انصار حق خود را به رسول خدا بخشیدند. تنها چند نفر از نو مسلمانان حاضر به بخشیدن سهم خود نشدند که پیامبر(ص) به آنها پیشنهاد کرد در مقابل هر اسیر شش شتر دریافت کرده و اسیران را آزاد کنند؛ آنها نیز پذیرفتند. بدین ترتیب تمام اسیران هوازن که بیشتر آنها زنان بودند آزاد شدند . این اقدامات رسول خدا (ص) نشان از توجه آن حضرت به رعایت حال اسیران به ویژه زنان و کودکان در جنگها دارد، آن هم در زمانى که نه تنها قانونى براى حمایت از آنها نبود بلکه حتى براى زنان آزاد نیز حقوق چندانى در جامعه وجود نداشت. اقدامات رسول خدا در این باره مورد استناد و توجه امامان و رهبران شیعه قرار گرفته و برخی احکام فقهی را بر مبنای آن ها بیان کرده-اند. چنان که امام صادق(ع) در پاسخ کسانی که از علت برداشته شدن جزیه از زنان پرسیده بودند فرمود: پیامبر از کشتن زنان و کودکان در دارالحرب نهی کرده و زمانی که کشتن آن ها در دارالحرب ممنوع باشد در سرزمین های اسلامی به طریق اولی این کار ممنوع است و چون کشتن آن ها ممنوع است جزیه هم از آن ها گرفته نمی شود رسول خدا (ص) نه تنها کشتن و اسارت زنان و کودکان را بر نمىتابید بلکه با اهانت کنندگان به زنان و نیز کسانى که در پى بىاحترامى به آنان بودند برخورد کرده آنها را مجازات مىکردند. چنانکه درباره شخصى به نام ماتع که از موالى خاله پیامبر(ص) بود رفتار کردند. آن حضرت که تصور نمىکرد ماتع نسبت به زیبایى زنان شیفته شود شنید که او ضمن توصیف زیبایی بادیه دختر غیلان برای خالد بن ولید یا عبداللَّه بن ابى امیة بن مغیره به تحریک آنان پرداخته و می گفت: اگر فردا رسول خدا (ص) طائف را فتح کرد از بادیه دختر غیلان غفلت نکن. هنگامى که حضرت محمد(ص) این سخن او را شنید ضمن توبیخ و سرزنش او، وى را به نقطهاى دور از مدینه تبعید کرد. رعایت حرمت زنان اگرچه در قوانین امروزی هم دیده می شود اما هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارد و همواره زنانِ ملت های مغلوب قربانی هوسرانی قدرت ها می شوند در حالی که رسول خدا(ص) اهانت به زنان دشمن را برنتافته و به شدت با آن برخورد می کردند. اهتمام به رعایت حال زنان و کودکان در جنگ ها و توجه به حقوق آن ها به اندازه ای در سیره نبوی و به دنبال آن در گفتار و کردار دیگر معصومان اهمیت دارد که در کتاب های روایی و فقهی برای آن بابی مستقل با عنوان «نهی عن قتل النساء و الولدان» در نظر گرفته شده است.
ج. حمایت از افراد ناتوان و سالخوردگان یکی از گروه های مورد حمایت در جنگ ها،افراد ناتوان، پیران و سالخوردگان هستند که در سیره نبوی هم بدان ها توجه شده و بر رعایت حال آنان و نیز افراد نابینا ، علیل و دیوانگان و حتی افرادی که مجبور به حضور در میدان جنگ شده اند تأکید شده است. پیامبر هنگام اعزام سپاهیان تأکید می کردند که از کشتن افراد سالخورده و پیر و ناتوان بپرهیزند. حفاظت از افراد زمین گیر ، نابینا و دیوانه هم در سفارشات حضرت محمد(ص) مورد توجه بوده و از آن با عنوان سنت نبوی تعبیر شده و براساس آن جزیه از آنان برداشته شده است، به طوری که امام صادق(ع)میفرمایند:«جرت السنه ان لایؤخذالجزیه من المعتوه و لا من المغلوب علیه عقله» سنت و روش پیامبر چنین بود که از کم خردان و دیوانگان جزیه دریافت نمی کرد. یک نکتة بسیار مهم که تفاوت و امتیاز سیره معصومان (ع) را نسبت به قوانین امروزی نشان میدهد این است که رعایت احترام زنان و کودکان و افراد ناتوان در قوانین امروزی به صورت کلی مورد اشاره قرار گرفته است. در حالیکه در سیرة معصومان علیهم السلام اینان را به صورت جزئی نیز مورد تأکید قرار داده و با به کار بردن واژگان مختلف از نوزاد و کودک و نوجوان حمایت کرده است برخی روایات ولید (نوزاد) برخی دیگر «صبیان» (کودکان) دسته ای طفل و اولاد و بعضی هم «شرخ» (نوجوان) گفتهاند. همچنین افرد ناتوان و زمین گیر و دیوانه و سفیه و پیر و سالخورده در روایات مختلف مطرح شده و مورد حمایت قرار گرفتهاند. یک نکتة جالب در سیرة نبویآنکه برای منع افراد و سپاهیان از آزار و کشتن افراد ناتوان علاوه بر آنکه با صراحت به حقوق افراد اشاره میکردند و آنها را از نقض این حقوق بر حذر میداشتند گاهی اوقات برای تأثیر بیشتر از ویژگی های انسانی و ادبیات عاطفی استفاده کرده و سپاهیانش را بر رعایت بیشتر حال افراد ناتوان ترغیب می کردند چنانکه پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم در ضمن دستوراتش به سپاهیان میفرماید: «و استحیوا شیوخهم و صبیانهم» یعنی از سالخوردگان، پیران و کودکان (بچههای) آنها حیا کنید. حیا واژهای است که دارای بار عاطفی بوده و رسانندة یک ارزش انسانی است و رسول خدا صلی ا... علیه و آله و سلم به منظور تأثیر بیشتر و با عنایت به مفهوم ارزشی آن، این واژه را به کار برده است. در حالی که میتوانست با عبارت لا تقتلوا منظور خود را بیان کند چنانکه موارد فراوانی از این قبیل داریم.
د. نهی از نسلکشى یکى از مواردى که از دیر باز در جنگها انجام مىگرفت نسلکشى ملل مغللوب توسط نیروهاى فاتح بود که جهان امروزه نیز علیرغم وجود قوانینى در منع نسلکشى این قانون به وسیله فاتحان غالباً رعایت نمىشود. و این نیز نشان از ضعف قوانین دارد که ضمانت اجرایى ندارند و هر نیرویى که بتواند از رعایت آن طفره مىرود. اما در سیره نبوى این نکته نه تنها پذیرفته و بر آن تأکید شده بلکه خود آن را اجرا کرده و خاطیان را مجازات و مؤاخذه مىکردند. رسول خدا (ص) علاوه بر تأکید فراوانى که درباره جلوگیرى از کشتن کودکان داشتند و با عبارتهاى مختلف حمایت خود را از آنها در تمام سنین از نوزادى تا نوجوانى اعلام مىکردند که این خود نشانه اهتمام آن حضرت بر جلوگیرى از نسلکشى بود در مواردى نیز با صراحت از نسلکشى نهى کرده و با عبارت: «ولاتقتلوا ذریه» بر آن تأکید کردند. چنانکه در یکى از جنگها سپاهیان مسلمان پس از پیروزى به دلیل شدت فشاری که از ناحیه مشرکان بر آنان وارد شده بود در صدد کشتن بچهها بودند، این خبر به رسول خدا (ص) رسید ایشان ضمن اظهار ناراحتى و جلوگیرى از آنها فرمودند: «چه چیزى به شما اجازه داده که اقدام به کشتن ذریه آنها نمائید». یکى از اصحاب گفت: یا رسول اللَّه آنها فرزندان مشرکان هستند. پیامبر(ص) ضمن یادآورى سابقه اصحاب خود در شرک و اینکه آنان هم فرزندان مشرکان بودند فرمودند:«لاتقتل الذریه» . ه. منع به کارگیرى سلاحهاى مخرب امروزه یکى از مشکلات جامعه بشرى در زمان وقوع جنگها، به کارگیرى سلاحهایى است که با قدرت تخریبى بسیار زیاد ، عده زیادى را به کام مرگ فرو مىبرد و تفاوتى میان افراد نظامى و غیرنظامى نگذاشته و بر همه کسانى که در معرض آن قرار مىگیرند تأثیرات بدى برجا مىگذارد و نیز اثرات زیست محیطی آن تا سال ها باقی می ماند. این امر باعث توجه تدوین کنندگان حقوق مربوط به جنگها و گنجاندن موادى در این رابطه، به منظور جلوگیرى از اشاعه و گسترش استفاده از این سلاحها گردیده است. بر اساس یکی از قسمت های ماده 23 مقررات لاهه که ناظر به جنگ زمینی است ، به کار گیری سم و سلاح های سمی ممنوع است و نیز بر اساس برخی مواد کنوانسیون ژنو سلاحهایى که نظامیان را از غیر نظامیان تفکیک نمىکنند یا خسارت و آسیبهاى غیر ضرورى به بار مىآورند نباید مورد استفاده قرار گیرند . دسته ای دیگر از سلاح ها علاوه بر اثر مخربی که بر بشریت دارند صدمات جبران ناپذیری هم بر محیط زیست وارد می کنند به طوری که تا مدت ها اثرات آن بر منطقه و ساکنانش باقی می ماند از این رو ماده پنجاه و پنج پروتکل اول کنوانسیون ژنو با عنوان حفاظت از محیط زیست طبیعى بر لزوم حفاظت از محیط زیست در برابر آسیبهاى گسترده در جنگها اشاره کرده و مىگوید: «این حفاظت شامل ممنوعیت استفاده از روشها یا وسایل جنگى مىشود که منظور از آن وارد آوردن چنین آسیبى به محیط زیست طبیعى بوده، یا احتمال وارد آمدن چنین آسیبى مىرود، و در نتیجه به سلامتى یا بقاى سکنه لطمه بزند» . اگرچه در عصر نبوى چنین سلاح هایى وجود نداشت اما با روشهاى مشابهى مانند پراکندن سم مىشد به غیر نظامیان نیز خسارت وارد کرد اما آن حضرت نه تنها از چنین روشى استفاده نکردند بلکه نیروهاى خود را از انجام چنین کارى بر حذر مىداشتند چنانکه از امیرالمؤمنین علىعلیه السلام نقل شده که فرمودند: «پیامبرصلى الله علیه وآله از القاء و پراکندن سم در سرزمین مشرکان جلوگیرى کردند» . همچنین از به کار گیری شیوههایی که اثرات مخربى بر محیط زیست و ساکنان نواحى جنگ زده بر جای می گذاشت جلوگیری کردند. یکی از روش-های جنگی آن زمان این بود که طرف های درگیر جنگ برای مقابله با دشمن و جلوگیرى از پیشروى او زمینهاى پشت سر خود را اعم از مزارع و باغها و... سوزانده و چشمههاى آب را تخریب مىکردند. این روش که از آن با عنوان «سیاست زمین سوخته» یاد شده شیوهاى معمول بود اما پیامبرصلى الله علیه وآله از این روش جلوگیرى مىکردند. چنانکه هنگام اعزام لشکریان خود به آنها فرمودند: «از قطع و سوزاندن درختان خرما و دیگر درختان میوه دار و نیز از سوزاندن مزارع بپرهیزید» . و در روایت دیگر از قطع مطلق درختان نهى کردهاند. این دستور پیامبرصلى الله علیه وآله از چند جهت اهمیت دارد نخست از جهت زیست محیطى؛ زیرا قطع یا سوزاندن درختان و مزارع، خسارتهاى جبران ناپذیرى را به محیط زیست اعم از زمین، هوا و جانداران آن منطقه وارد مىکند و دیگر آنکه زیان دیدن غیر نظامیان ساکن آن نواحى و کمبود منابع غذایى را به دنبال خواهد داشت. حمید رضا مطهری؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
آدرس: قم - میدان شهدا - خیابان معلم پژوهشکده تاریخ و سبره اهل بیت (علیه السلام) تلفن: 31156735- 025 31156926 - 025 ایمیل: history@isca.ac.ir